Shirazart.blog.ir
دریافت
حجم: 21.8 مگابایت
Shirazart.blog.ir
دریافت
حجم: 21.8 مگابایت
Shirazart.blog.ir
دریافت
حجم: 12.9 مگابایت
Shirazart.blog.ir
Shirazart.blog.ir
**قدمت اولین تندیسهای یونانی به اواسط قرن ۷ پیش از میلاد باز می گردد .تا قبل از آن ،تندیسهای کوچک از جنس چوب در یونان رواج داشت .یونانیان تحت تاثیر مشرق زمین ،به ویژه مردم مصر و بین النهرین، رفته رفته به ساخت مجسمه های بزرگ از جنس سنگ پرداختند .
** از هنرمندان پیکرتراش یونان باستان می توان به افراد زیر اشاره کرد :
فیدیاس ( که رئیس پیکر تراشان آتن بود و معبد پارتنون به فرمان پریکلس و زیر نظر او بنا شد )،میرون ( که حرکت را وارد مجسمه سازی کرد ) ، پراگزیتل _ پولیکلت ( پولوکلیتوس) ( که اندازه های ارمانی را وارد مجسمه سازی کرد ) _ سکوپا ( اسکوپاس)_ لیزیت ( لوسیپوس)
** پراگزیتل اولین هنرمندی است که حالت عاشقی را با مرمر نشان داد .
** سکوپا نخستین هنرمندی است که میل و هوس آدمی را به وسیله ی مرمر تجسم بخشید .
** اغلب پیکره های لیزیپ بر خلاف پراگزیتل و سکوپا که از مرمر است ،مفرغی هستند .
** اسکندر مقدونی علاقه ی مفرطی به لیزیپ داشت و لیزیپ نیز مجذوب اسکندر بود .
** مجسمه ی " کانن" اثر لیزیپ است .در این مجسمه او با الهام از " پولیکلت" ،طول قامت را به جای ۷ برابر سر ،۸ برابر اختیار کرد .
** مجسمه سازی یونان نتیجه ی مستقیم خدایان پرستی آنهاست. یونانی ها در این فن به نهایت کمال رسیده اند .مجسمه های عریان یونانی ، نتیجه ی مستقیم علاقه مندی این ملت به زندگی مادی و ورزش های قهرمانی و زیبایی اندام است .
** یونانیان که خود را " هلنی" نیز می نامیده اند ،از در هم آمیزی مردمان اژه ای و مهاجمان هند و اروپایی حاصل شدند .عناصر ثابت در فرهنگ مردم یونان عبارت بودند از : انسان ،طبیعت ،عقل .
** هنر یونان ،هنری طبیعت گرا و ملموس است و هدف آن دستیابی به کمال زیبایی و آرمانی ،با رعایت تناسب و تعادل و توازن و نظم فنی است .
یونان دارای دولت شهرهای کوچک و مستقلی بود،که به آن " پولیس" می گفتند .( مثل آکروپولیس = شهر بلند ) .دوره ی شروع پولیس ها و شکل گیری تمدن یونان را دوره ی " آرکائیک" با آغازین ،دوره ثبات تمدن و هنر یونان ،دوره ی " کلاسیک " و دوره ی کشورگشایی سیستم امپراطوری و پادشاهی پس از اسکندر را دوره ی " هلنی " نامیده اند .
** دوره ی آرکائیک یا باستان بین تاریخ ۷۰۰ تا ۴۸۰ پیش از میلاد یونان را در بر می گیرد .
** شهر " آتن" مرکز ، مظهر و نماد فرهنگ یونانی بود و در بازار سر پوشیده ی مرکزی شهر که " آگورا" نام داشت ،شهروندان آتنی دور هم جمع می شدند و از سیاست ،فلسفه و فرهنگ صحبت می کردند .یونان خاستگاه فلسفه و بزرگترین فلاسفه ی تاریخ نظیر سقراط ،افلاطون ،ارسطو و..... بوده است .
** جهان بینی انسان گرایانه ،بارزترین ویژگی نگرش دینی مردم یونان باستان بوده است .در نظر یونانیان ، انسان در مقام برترین آفریده و مخلوق و بالاترین ارزش طبیعت تلقی می شود .هنر یونان ،هنری است که رنگ و بوی انسانی دارد و با تکیه بر حواس ظاهری قابل لمس است و زیبایی در هنر یونانی قابل فهم می باشد.
** سیر تحول هنر یونان را در چهار دوره ی زیر می توان مورد بررسی و مطالعه قرار داد :
۱- دوره هندسی : در این دوره اشکال هندسی ساده مانند مربع ،دایره ، مستطیل ،لوزی ، زیگزاگ و سطوح شطرنجی به طور پیوسته در نقاشی و رنگ آمیزی ظرفهای سفالی به کار می رفتند و به همین دلیل به دوره ی هندسی معروف شده است .
۲- دوره ی کهن ( باستان ) : که با تاثیر پذیری از هنر مصر و خاور نزدیک در حدود قرن ۷ پیش از میلاد شروع می شود .در این دوره نوع ایستادن موقر و آیینی رایج در هنر مصر ، در پیکره های یونانی ظاهر می شود .تزئینات پیچیده ی گیسوان ،لبخندهای قرار دادی و مصنوعی از ویژگیهای چهره پردازی این دوره است .در دوره ی کهن ،هنر یونانی درهای خود را به سوی مشرق باز کرد ،و وارد مرحله ی تازه ای شد که به نام شیوه ی " خاور مابی" معروف است .(ویژگی خاورمابی بعدها از یونان به اتروسک و روم و بیزانس منتقل شد .)
۳- دوره ی کلاسیک که در سال ۴۸۰ پیش از میلاد آغاز شد و تا زمان به قدرت رسیدن اسکندر ( سال ۳۳۶ پیش از میلاد) ادامه یافت .دوره ی کلاسیک عصر طلایی و تکاملی هنر یونان و دوره ی قوام پیکره سازی و اوج گیری هنر معماری یونان است .
** تمدن یونان در این دوره ( قرن ۵ پیش از میلاد ) به شکوفایی و اوج خود رسید .
* ۴- دوره ی هلنی : که پس از مرگ اسکندر شروع می شود و در سده ی چهارم پیش از میلاد شکل گرفت .فرهنگ این دوره اختلاطی بود از اندیشه ها ،آیین ها و هنرهای شرقی و غربی ، فرهنگی بین المللی عامل پیوند دهنده ی دنیای هلنی و زبانش ، زبان یونانی بود .در دوره ی هلنی شباهتهای فردی اهمیت می یابد و در عین حال به کمال زیبایی جسمانی نیز توجه فراوان می شود .به صورت پیچیده تری به جامه و چین های پارچه پرداخته می شود .موضوعات روزمره و مناظر عامیانه نیز از ویژگیهای دوره ی هلنی است .
** مجسمه ی الهه ی پیروزی ساموتراس ( نیکه) یکی از شاهکارهای عصر " هلنی" به شمار می رود .این پیکره به خاطر چین های طوفان زده ی لباس آن ، مشهور است .این اثر ،معرف ویژگی های سبک سکوپا ( اسکوپاس) مجسمه ساز مشهور یونانی بوده و بهترین اثری است که مبین حرکت و حالت می باشد .
** منشاء و آغاز هنر یونان را معمولا دو تمدن محصور در دریای اژه عنوان می کنند .تمدن مینوسی در جزیره ی کرت،که از حدود ۲۸۰۰ قبل از میلاد شروع می شود و هنر میسنی با قدمتی کمتر ، که به حدود ۲۰۰۰ پیش از میلاد می رسد .کاخ عظیم " کنوسوس" مربوط به دوره ی مینوسی پسین است .که نقاشیهای دیواری با عنوان " ساقی" و " گاوبازی" در این کاخ قرار دارند .تمدنهای میسنی و مینوسی که به تمدن " اژه ای " نیز معروفند ،پایه گذار فرهنگ و تمدن یونان هستند .
** برجسته ترین آثار به جا مانده از دوره ی هندسی یونان ،سفالینه هایی است ،که نقش های ساده و هندسی دارند .قدیمی ترین این سفالینه ها، کوزه ای دو دسته به نام " آمفورا" است ،که مخصوص نگهداری شراب یا روغن بوده و مربوط به حدود سده ی دهم پیش از میلاد است .نوع دیگری از گلدانها و کوزه های یونانی که کرتیر ( مخلوط کن) نام دارند ،در مقایسه با " آمفورا" بدنه ای بزرگتر و دهانه ای گشادتر داشته و از تزئینات کمتری برخوردار ند .تزئینات هندسی در ظرفهای مخلوط کن ، در درجه ی دوم قرار دارد .
** شاید بتوان زیباترین و دقیق ترین نقش پردازیها را در گلدان معروف به " دیپیلون" ( دیفیلون) دید، که مربوط به دوره ی هندسی یونان و سده ی هشتم پیش از میلاد است .نام گلدان یاد شده ،از محل کشف آن یعنی گورستان " دیپیلون" در منطقه ی " آتیکا" در یونان گرفته شده است.منطقه ی " آتیکا" از نظر ساخت بهترین کوزه ها و زیباترین نقش ها ، شهرت دارد.
** معماری دوره ی کلاسیک یونان به پیشوایی و حمایت " فیدیاس" معمار و پیکرتراش بزرگ ،که در دولت یونان مقام وزیر هنر را داشت،به اوج رونق و کمال رسید .
** بنای پارتنون که به دستور پریکلس برای معبد " آتنا پارتنوس" ساخته شد ،زیر نظر " فیدیاس" و به وسیله ی دو معمار به نامهای " کالیکراس" و " ایکتینوس" انجام گرفت .نقش برجسته ها و پیکرهای معبد پارتنون را به فیدیاس نسبت داده اند ." پارتنون" که در آکروپولیس قرار دارد ،اوج کمال هنر معماری یونان بوده و به شیوه ی دوریسی ( دوریک) ساخته شده است .پارتنون نخستین و بزرگترین بنایی بود که در آکروپولیس ساخته شد .
**"فیدیاس و میرون و پولیکلت" سه نابغه ی مجسمه ساز قرن پنجم پیش از میلاد هستند ،که یک گروه سه نفری را تشکیل داده بودند .
** سادگی و والا منشی ،جوهره ی هنر " فیدیاس " پیکرتراش را تشکیل می دهد .او بزرگترین پیکرتراش یونانی بود و ریاست پیکر تراشان آکروپولیس را بر عهده داشت .مجسمه ی زئوس ( خدای خدایان یونان ) که روزگاری آن را از جمله ی عجائب هفتگانه می شمرده اند ،از جمله ی آثار فیدیاس است ،که امروزه اثری از آن باقی نیست، مجسمه ی" آتنا "نیز از آثار فیدیاس می باشد .سبک فیدیاس تا پایان سده ی پنجم پیش از میلاد ،بر پیکرتراشی آتنی مسلط بود .
** یونانیان نیز در ابتدا مانند مصریان مقید بودند که اندام انسان را عاری از خمیدگی و انحنا بسازند .اولین مجسمه سازی که توانست پیروزمندانه خود را از این قید و بند برهاند ،میرون بود،که با ساختن مجسمه ی " دیسک پران" ( دیسک انداز) راه تازه ای را در مقابل آیندگان باز کند .میرون هنرمندی بود ،که حرکت را وارد مجسمه سازی کرد .
** اوج حرکت در مجسمه های مربوط به یونان باستان و به خصوص میرون می توان مشاهده کرد .میرون از جمله ی پیکره سازانی است ،که واقع گرایی او در مجسمه های مفرغی نمودار است .
** در آثار " پولی کلت " سنگینی بدن مجسمه همواره روی یک پا است .( اصل انتقال وزن را مطرح می کند.) این شیوه ،بعدها در دوره ی رنسانس به وسیله ی " دوناتلو" پیکره ساز برجسته ی قرن ۱۵ میلادی پی گیری و ادامه یافت .
Shirazart.blog.ir
** " مکتب سقاخانه " جریانی بود ، که به وسیله ی عده ای نقاش جوان - در ادامه ی کوششهای چند نقاش نوگرا نظیر جلیل ضیاء پور و اویسی که در دهه ی ۱۳۳۰ نوعی مبارزه فکری را شروع کرده بودند _ شکل گرفت.هنرمندان مکتب سقاخانه ،راه رسیدن به هنر با هویت را نه در انتخاب موضوعهای مالوف و یا استفاده از نگارگری قدیم ،بلکه در بهره گیری از گنجینه ی هنرهای تزئینی و عامیانه و نیز خوشنویسی فارسی می دانستند .( پلی میان هنر سنتی و هنر نو ایجاد کنند .)
**" زنده رودی " نخستین کسی بود که در مسیر مکتب سقاخانه گام نهاد و سپس چند هنرجوی هنر کده ی تزئینی نیز با او همراه شدند .
** کریم امامی که در روزنامه ی کیهان انگلیسی نقد هنری می نوشت ،در اوایل دهه ی ۱۳۴۰ اصطلاح " مکتب سقاخانه " را باب کرد .از جمله ی هنرمندان مکتب سقاخانه می توان به : فرامرز پیلارام ،پرویز تناولی ، منصور قندریز، صادق تبریزی، ناصر اویسی،ژازه طباطبایی و مسعود عربشاهی اشاره کرد .آثار متاخر جعفر روحبخش نیز در این زمره اند .