** بررسی نقاشی " میکل انژ" بر سقف کلیسای سیستین
در این مورد افکار و ذوق شخصی نقاش تا حدود زیادی تحت تاثیر نیازهای کلی کلیسا بود که پاپ نماینده ی آن ، و هدف آن ها از این کار ،قرار گرفته یود .این نقاشی می بایست شرح مصور داستان آفرینش ،به روایت انجیل ،باشد .که مخاطبین با بینندگان آن اغلب بی سواد و از خواندن این داستان در انجیل عاجز بودند .و یا اگر هم می توانستند بخوانند به چنین صورت زنده ای نمی توانستند آن را مجسم کنند و بفهمند .در این نقاشی برداشت ذهنی هنرمند با برخورد کیفی او به مسئله در موازنه است .چنین تعادلی در هنرهای بصری بسیار کم یافت می شود .
کلیسای سیستین ،به کلیسای بزرگ و معروف در شهر واتیکان است و در کاخ رسالت قرار گرفته که اقامتگاه رسمی پاپ محسوب می شود .
در نقاشی آفرینش انسان ،آفرینش آدم از میکل آنژ است که بر روی سقف کلیسای سیستین ،اقامتگاه رسمی پاپ در واتیکان دیده می شود .در این نقاشی ،آدم در گوشه ای لمیده و به نظر می رسد که خداوند تازه روح را در وجودش دمیده باشد .در برابر آن ،حوا در حالیکه دست خداوند را به دور گردن خود دارد ،در گونه ای از امنیت و آسایش است اما کنجکاوانه به آدم می نگرد .
سقف کلیسای سیستین میان سال های ۱۵۰۸ تا ۱۵۱۲ میلادی توسط هنرمند معمار ،مجسمه ساز و نقاش ایتالیایی " میکل انژ" طراحی و نقاشی گردیده که این مجموعه را زیر بنای هنر رنسانس به شمار می آورند .
Shirazart.blog.ir
*در معماری پارسی ،آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمانی بوده است .از چوب بسادگی می شد برای پوشش دهانه هایی از ۲.۵ تا ۳.۵ گز بهره گیری کرد .ولی در معماری تخت جمشید ،دهانه میان دو ستون را تا حدود ۶ گز ( ۶.۴۰ متر ) رسانده اند و این بزرگترین دهانه چوب پوش در جهان آنروز بود .چنین چوبی در خور این دهانه در ایران یافت نمی شد .از این رو آنها چوب های درخت کُنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رسانده اند و آنرا بکار برده اند .نیز پارسیان اتاق هایی می ساختند که دو ستون در میان آن بود و دو تیر چوبی را بر روی هم با کنف می بستند و روی ستونها می گذاشتند .بدین گونه به توانایی باربری تیر می افزودند .در تخت جمشید، تالار هدیش خشایارشا را با بیست ستون ساخته اند که فاصله زیر سری آنها نزدیک به سه گز و دهانه میان دو ستون چهار گز می باشد .در معماری پارسی نوآوری های شگفتی در ساخت آسمانه تخت بکار برده می شد برای نمونه در تیرریزی آسمانه برای اینکه تیرچه ها در دو دهانه کنار هم ،سنگینی بار را بر روی یک تیر باربر نگذارند ،راستای چیدن آنها را تغییر می دادند .بدین گونه سر هر تیرچه بالشتکی به پهنای یک تیر باربر پیدا می کرد و این برای گسترش بار تیرچه بهتر بود. ( در تخت جمشید در برخی جاها مانند آسمانه خزانه آن ( در زیر زمین ) از تاق پالانه با جهازه بهره گیری شده است .گر چه روشن نیست که پالانه چگونه ساخته می شده ،شاید از چوب برای نعل درگاه آن بهره گیری شده باشد .
بنیاد شیوه ی معماری پارسی از همان ساختمانهای ساده که در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته شده است .اما پدیده تازه ای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی می دهد ،همکاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون در کار ساختمان سازی است .روشن است که کشوری به بزرگی ایران دوره هخامنشی با ملت های گوناگون مختلفی که زیر سلطه داشته ،این کار را می بایست انجام دهد.داریوش اول ،یکی از پادشاهان این دودمان در کتیبه ای بازمانده در شوش این نکته را چنین می آورد :
* این کاخ را من در شوش ساخته ام، آرایه های آن از راههای دور آورده شد .زمین آن تا جایی کنده شد که به سنگ رسید .هنگامی که کندن زمین که گودی آن در برخی جاها چهل اَرَش ( یکان اندازه گیری درازا است و به اندازه فاصله دست ،از آرنج تا نوک انگشتان دست می گفتند .) و در جاهای دیگر بیست ارش بود به پایان رسید ،پی ریزی شد و کاخ روی آن ساخته شد .آجرها به دست بابلی ها قالب گیری و در آفتاب خشک شد، تیرهای چوب درخت سدر از کوهی بنام لبنان آورده شد و مردم آشور آنها را به بابل آوردند و از بابل ،یونانیها و کاریه ( کرخه) آنها را به شوش آوردند .چوبهای ( در و پنجره) از قندهار یا کرمان آورده شده اند .زر از سارد و باکتریها ( بلخ) وارد و در اینجا ساخته شد .سنگ نفیس لاجورد و عقیق از سغدیان وارد و اینجا ساخته شد .نقره و چوب آبنوس از مصر وارد شد .زینت دیوارها از یونان ،عاج از حبشه و آراگونیا وارد و اینجا ساخته شد .ستونهای سنگی از دهکده ای بنام آبی رادو در ایلام وارد و اینجا ساخته شدند .سنگ تراشان ،یونانی ها و ساردی ها بودند .زرگرهایی که طلاها را ساخته اند مادی ها و مصری ها بودند .مردانی که آجرها را ساختند بابلی ها بودند و آنهایی که دیوارها را آراستند مادی ها و مصریان بودند .
* آنچه مهم است گردهم آمدن هنرمندان مختلف و پدید آوردن شیوه ای متناسب و ایرانی است که در آن عناصر گوناگون بصورت منطقی در کنار هم قرار می گیرند و این هنر است .البته این کار تنها در تخت جمشید انجام نشده است ،در شوش نیز به همین گونه ،همچون ساختمان های تپه ی نوشیجان ساختمانی را ساخته اند ،گر چه بدلیل گرمای زیاد محل ،آن را با طبیعت اطراف وفق داده اند .
* با وجودی که اوزیر( ساختار) ساختمانهای این روزگار از سنگ بوده است اما از دیوار خشتی نیز برای پنام ( عایق) بهره گیری شده تا جایی که در شوش ،دیوار خشتی به ستبرای ۵ گز ( ۵،۳۳متر) و تنها بصورت اسپر ساخته شده است .در تخت جمشید و پاسارگاد نیز از همین پنامها بهره گیری شده است .همین روش در ساخت تیرپوشهای تخت جمشید و دیگر بناها نیز انجام شده است .درست است که الگو از دیگر جاها گرفته شده است ،اما دهانه ها را تا ده متر پهنا ( از محور تا محور ستونها) رسانده اند و این شیوه ساخت برای اولین بار در معماری جهان آن روز رخ می دهد .
Shirazart.blog.ir
*هزاران سال پیش دسته ای از نژاد هند و اروپایی در تاریخ ناپیدایی از تیره اصلی خود جدا شد و در سرزمینی از آسیای مرکزی خانه گزیده و چون دو ملت هندی و ایرانی از آن پدید آمد ،مردم شناسان آنها را نژاد هند و ایرانی خوانده اند. سپس یک دسته بزرگ از آنها بنام "سّکا" جدا شد که خود به دو دسته دیگر تقسیم شد و یکی از آنها تیره " اّری" یا " آریا" بود .
* این تیره پس از چندی به انگیزه های ناپیدایی ،شاید بعلت افزایش جمعیت و ناسازگاری با محیط بومی، به چند دسته بزرگ تقسیم شد ،دسته ای از کو۶ های هندوکش گذشت و به دره رود سند روی آورد و دسته دیگر در بسیاری از سرزمین های خرم و سرسبز میان رودهای سیحون و جیحون بر جا ماند .تا اینکه نزدیک به ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد به ایران کنونی روی آورد .
* نخستین جایی که بر پایه ی نوشته اوستا زاد بوم این تیره بود، سرزمین " آییرن ویچه" یا " ایران ویچ " بود که به گمان بیشتر پژوهندگان همان سرزمین خوارزم است .دسته های گوناگون این تیره پس از کوچ بزرگ از ایران ویچ ،کم کم در سرزمین های سغد،مرو و هرات ،کابل ،هیرمند و سپس در تمام مشرق ایران یعنی خراسان و رود جیحون و ریگزار خوارزم خانه گزیدند. این سرزمین ها کهن ترین جایگاه کوچندگان آریایی بود .
* در مرحله دوم کوچ ، آریاییان به دامنه های جنوبی البرز و سرزمین های خرم آذربایجان رو آوردند و تا کوه های قفقاز هم رفتند و تیره دیگری از آنان به سرزمین های جنوبی ایران رو کردند .
* آریایی ها در کوچ بزرگ خود در برخورد با دیگر تیره ها ،همچون برخی ملت های آن زمان به جنگ و خونریزی نمی پرداختند .برای نمونه آشوری ها در میانرودان در حمله های خود همه چیز را نیست و نابود می کردند .ولی آریایی ها به هر جا که می رسیدند پس از چیرگی بر مردم از در آشتی در آمده و از دانسته ها و تجربه های آنان بهره می بردند .
از اوایل قرن هفتم پیش از میلاد یکی از سران تیره های روسای قبائل ماد بنام " دیاکو" ،فرمانروایی را در آن سرزمین بدست گرفت و دودمان مادها را پایه گذاری کرد .آنها از ۷۲۸ پس از میلاد تا ۵۵۰ فرمانروایی کردند .در سال ۶۰۵ پس از میلاد هوخشتره دولت آشور را بر انداخت .اهمیت و شهرت جهانی ایران از همین هنگام آغاز شد ، زیرا پیروی بر آشوریان تاثیری شگرف در میان تمدنهای بزرگ آن زمان گذاشته بود .دولت ماد هم در سال ۵۵۰ پیش از میلاد بدست هخامنشیان بر افتاد و جزءدولت پارس گردید .دولت پارس از سال ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد بر بخش قسمت بزرگی از سرزمینهای هندوستان و آسیای مرکزی تا کشورهای شمال آفریقا در کنار دریای سرخ و تمام بالکان تا داخل شبه جزیره یونان فرمانروایی می کرد .یکی از ساختمانهای بازمانده از مادها تیه نوشیجان است که از سده ۷ تا ۸ پیش از میلاد بر جای مانده است.ساختمان مرکزی آن ، دارای چند تالار است که این کشیدگی منطق ایستایی نیز دارد .تاق ها از گونه جناغی هستند که به روش ضربی آجر چینی شده اند ، گر چه روشن نیست چرا رج های آجر در آنها پشت سر هم و پله پله چیده شده اند و در یک رده افقی نیستند در حالی که می بایست در یک رده چیده می شدند .دیوارها به اندازه کافی ستبر ساخته شده اند تا بتوانند جلوی رانش تاق ها را بگیرند .گرداگرد ساختمان تاقنماهایی با چفد جناغی زده شده که اگر با بررسی های باستان شناسی تاریخ آن روشن نمی شد ،ممکن بود آنها را از چفدهای دوره ی صفوی بدانند .
* طرح این گونه ساختمان بعدها پس از اسلام در آرامگاه شیخ علاالدوله بیابانکی در صوفی آباد سمنان ،و نیز در آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در خرقان نزدیک شاهرود و در برخی چکادها و کلاه فرنگی ها دوباره بکار گرفته شده است .موزه ایران باستان از روزگار معاصر با این طرح ساخته شده است .
* نمونه دیگر معماری مادها استودانها هستند .در آن زمان بدترین کارها را آلوده نمودن چهار عنصر آب،خاک،آتش،هوا می دانستند و به همین دلیل مردگان را خاک نمی کردند .هر چند شواهدی هست که نشان می دهد آریایی ها در زمانی مرده ها را به خاک می سپرده اند ،اما دلیل روشنی برای آن یافت نشده است. البته به گونه ای دیگر در شمال ایران سکاها نیز چنین می کردند و بستگان مرده خود را در بیابان رها می کردند ،که کوروش این کار را بر انداخت .بعدها در روزگاری در ایران تمدن پیشرفته تری داشت ( دوره ی هخامنشی ) کسی که از دنیا می رفت را روی شبکه فلزی و آهنی ( هر چند که فلزات نیز از سنگ بدست می آمده اند ) در کریاس خانه می گذاشتند .نساکشها( کسانی که مرده ها را حمل میکردند، نساکش نامیده می شدند و مورد کم توجهی مردم قرار می گرفتند .برای مثال حتی نمی توانستند در آبادی بروند .) مردگان را در دخمه ها می گذاشتند .دخمه ها( واژه دخمه به چند معنی گرفته شده است .بعضی می گویند دخ یعنی داغ ،و لذا شاید مردگان را می سوزاندند ،اما چون آتش نیز مقدس بوده این تعبیر احتمالاً درست نمی باشد .گفته دیگری دخ را به معنی دورانداختن می داند که در اینجا معنی دور افتاده را می دهد .) را معمولاً در بیرون آبادیها و در میان صحرا می ساختند .شکل آنها همچون برجی گرد بوده که در نداشته و با نردبان آهنی از آن بالا رفته ،مرده را درون آن برده و آنرا به سنگ می بستند تا جانوران لاشخور نتوانند استخوان آنها را همراه گوشت بکنند .این استخوان را سپس تمیز کرده ،در جعبه سنگی در داری ( مانند صندوق) قرار داده و در جایی بنام" اُسدان" ( استخوان دان) یا "اُستودان" می گذاشتند تا با خاک تماس پیدا نکند. آثار زیادی از این گونه استودانها که بر دامنه کوه کنده شده در ایران یافت می شود بنای دکان داوود در نزدیکی سر پل ذهاب از پیش از هخامنشیان مانده است .در جلو دو ستون دارد و در بیرون آن نقش یک مادی دیده می شود .نمونه های دیگر استودان در فخریکه در کردستان ،سکاوند در نزدیکی سقز ،داو دختر و صحنه می باشند .در نقش رستم از دوره داریوش و اردشیر چند استودان بر جای مانده است .این آثار اتاقک هایی هستند که درون سنگها تراشیده شده اند و زیر و روی درگاه آنها را صاف کرده تا قابل دسترسی نباشند.درون آنها استخوانها را می گذاشتند .گاهی این استودانها بصورت برج ،مانند آنچه در کعبه زرتشت است بوده اند .
Shirazart.blog.ir
*شیوه ی پارسی ،نخستین شیوه ی معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حمله ی اسکندر به ایران ،یعنی از سده ششم پیش از میلاد تا سده ی چهارم را در بر می گیرد .نام این شیوه از تیره ( قوم) پارس بر گرفته شده که در این روزگاران بر کشور پهناور ایران فرمانروایی می کردند .
Shirazart.blog.ir
*هنر و معماری در جهان پهناور اسلام دارای ۴ " دبستان " یا شیوه بنیادی است .البته شیوه های فرعی دیگری در برخی کشورهای اسلامی مانند اندونزی نیز قابل بررسی است .این چهار شیوه چنین هستند :
۱_ شیوه ی مصری : این شیوه از معماری کهن مصر ریشه گرفته است و در کشورهای اسلامی شرق آفریقا ، مصر، سودان و کشورهای پیرامون تا حجاز را در بر می گیرد که در آنجا با شیوه ی شامی برخورد می کند .
۲_شیوه ی شامی : این شیوه از هنر و معماری بیزانس ریشه گرفته و کشورهای سوریه ،فلسطین،لبنان و اردن و بخشی از ترکیه را در بر می گیرد و دارای ویژگی های مشترکی با شیوه ی مصری است .این شیوه در عربستان با شیوه ی مصری در هم آمیخته شد و دستاورد آنها ساختمانهایی است که امروزه در مکه و مدینه دیده می شود .
۳_ شیوه ی مغربی: که شیوه ای بسیار پیشرفته و چشمگیر است و در بر گیرنده ی کشورهای کشورهای مراکش امروز ،الجزایر و جنوب اسپانیا می باشد .در این شیوه مسلمانان ایرانی سهم بسزایی داشته اند. شیوه ی مغربی یکی از شیوه های ارزشمند هنر و معماری اسلامی است .این شیوه بعدها به دو شاخه شد،یکی در شمال آفریقا بر جای ماند و دیگری در اندلس پا گرفت .در جنوب اسپانیا ،پس از گشایش آن بدست مسلمانان ،ساختمانهای ارزشمندی مانند کاخ الحمرا در غرناطه ساخته شد و همه پژوهندگان باور دارند که این شیوه تاثیر بسیاری روی هنر و معماری اروپا داشته است .شاخه اندلسی پخته تر از شاخه مغربی شد،گر چه هر دو یک خاستگاه داشتند .
۴_ شیوه ایرانی : این شیوه از همه ارزشمندتر و گسترده تر بوده و در بر گیرنده ی کشورهای میانرودان ( عراق) ،ایران،افغانستان، پاکستان،جمهوری های فرآرودی( ماوراالنهر ) ازبکستان،تاجیکستان و ..... تا هند و اندونزی می باشد و همچنین شیخ نشین های پیرامون خلیج فارس ( همچون عمان) و همه سرزمینهایی که ایرانیان در گسترش اسلام در آنها پیشگام بوده اند .
Shirazart.blog.ir
Shirazart.blog.ir
جنبش انحطاط طلبی: جنبش هنری و ادبی اواخر سده ی نوزدهم اروپا مرتبط با سمبولیسم ،متاثر از این عقیده که هنر و جامعه به طور مقاومت ناپذیر در مسیر انحطاط است .این جنبش بسیاری از ابهامات خود را از رمان جی.کی.هایزمانبه نام در مقابل طبیعت (۱۸۸۴)و Downthere در ( ۱۸۹۱) گرفتند .هنرمندان و نویسندگان مرتبط با این جنبش ( مثلا اوبری برادزلی در انگلستان ) غالبا تلاش می کردند تا سنت های اخلاقی جامعه را با تصاویری مرتبط با مسائل جنسی و شیطانی به چالش فرا خوانند .
Shirazart.blog.ir
* نخستین مسجد دو طبقه تاریخ اسلام و دومین مسجد چهار ایوانی تاریخ اسلام که در دوران سلجوقیان ساخته شد .