این کلاه به صورتی که در نگاره های تخت جمشید دیده می شود در میان خلقهای مختلف شاهنشاهی ایران اندکی متفاوت است.با این کلاه سر و صورت از آب و هوای بد مانند طوفان ، برف، شن و یا باران در امان بود .و برای پوشانیدن دهان و بینی از دو انتهای کلاه استفاده می شد .زنان نیز به هنگام قربانی و در مراسم آیینی از این نوع کلاه استفاده می کردند .تا نفس آنان با آتش در تماس مستقیم نباشد .
استرابون می گوید : " مقابل آتش، نگه می دارند و کلاهی نمدی بر سر دارند و گونه هایشان را می پوشاند ، آن کلاه آنقدر گشاد است که لبهایشان را می گیرد.
گر چه به دلیل گذشت سالیان دراز از دوره هخامنشی ، از بافته های آن زمان به جز چند تکه قالیچه و گلیم ، نمونه های دیگری به دست نیامده است ، اما اسناد جدید به دست آمده، حاکی از این هستند که از زمانهای باستان و شاید پیش از هخامنشیان در آسیای میانه به ویژه در سغد ، پرورش تخم نوغان انجام می گرفته است . بدین سان دیگر شکی باقی نمی ماند که به کاربران پارچه های ابریشمی ایران که گاهی در تار و پود آنها گلابتون زر و سیم نیز به کار برده می شد ( زری) ، از دید زیبایی ، لطافت، رنگ و درخشش، زبانزد یونان بودند . از آن زمان ، پارچه های ایرانی از نظر جنس ، رنگ و نرمی ، شهرت جهانی به دست آورده بود و بیشتر مردم خواستار و خریدار آنها بوده اند .به ویژه لطافت و طرح نقش های پارچه های پشمی ، ابریشمی و کتانی که به رنگ های گوناگون ، رنگرزی می شدند همه را فریفته خود می ساخته است.