Shirazart.blog.irدریافت
عنوان: حالات مختلف فیگور انسانی در طراحی
حجم: 3.76 مگابایت
سبز روشن: c=45,Y= 100
سبز : C=80 , Y=100
آبی آسمانی : C=100 , M=20
خردلی : C=20 , M= 20 , Y =100
نیلی: C=100 ,M=80 ,Y=60
زرد قاصدک : M=100 , Y=100
قرمز آجری : M=60 , y=80 , K=20
پرتقالی : M=60 , Y= 100
سبز مایل به زرد : C=50 ,M=10 ,Y=100
سبز زیتونی C=80 , M=50 , Y=100
نارنجی خرمایی: M=70 , Y = 90
شقایق : C=20 , M=100
فیروزه ای : C = 90 , Y=50
اکر : C=20 , M=40, Y=100
قهوه ای مایل به قرمز : C=60 , M=100 , Y=90
زرد نارنجی: M=20 , Y=100
آبی کبالت : C=100 , M=50
آبی صحرایی : C =40 ,M=20 , K=40
آبی طاووسی : M=25 , Y=50 , C=100
سبز طاووسی : C=100, M=80 , Y=100
طلایی : M=20 , Y=60 ,K=20
آبی کبود : C: 80 , M=10
آبی بامبویی: C=70 , M=25 , Y=30
زرد قناری : Y=50
قرمز گلی : M=100 , Y = 100
رنگ پوست : M= 20 , Y= 30
صورتی ارکیده : M=50
قرمز وینستونی : K= 10 , M=100, Y=100
قرمز لاکی : C=30, M=100, Y= 80
لاجوردی : C =60 , M=45
رنگها در زبان انگلیسی :
قرمز ها :
جگری : lndian Red
بژ تیره : Light Coral
حنایی روشن : Salmon
قهوه ای حنایی : Dark Salmon
کرم نارنجی : Light Salmon
قرمز : Red
زرشکی: Crimson
شرابی: Fire Brick
عنابی تند : Dark Red
صورتی ها:
صورتی : Pink
صورتی پر رنگ: Light Pink
شرابی روشن : Pale Violet Red
سرخابی : Hot Pink
شفقی: Deep pink
ارغوانی: Medium Violet Red
نارنجی ها:
نارنجی کرم: Light Salmon
نادنجی : Orange
نارنجی سیر : Dark Orange
نارنجی پر رنگ: Coral
قرمز گوجه ای : Tomato
قرمز-نارنجی : Orange Red
زردها:
شیری: Light Yellow
شیر شکری : Lemon Chiffon
لیمویی روشن: Light Goldenrod Yellow
هلویی روشن: Papaya Whip
هلویی: Moccasin
هلویی پر رنگ: Peach Puff
نخودی: Pale Goldenrod
خاکی: Khaki
زرد: Yellow
کهربایی باز : Gold
ماشی : Dark Khaki
سبزها:
سبز روشن : Green Yellow
مغز پسته ای پر رنگ: Lawn Green
مغز پسته ای : Lime
سبز کمرنگ: Pale Green
سبز کدر : Light Green
یشمی سیر : Medium Spring Green
یشمی کمرنگ: Spring Green
سبز لجنی : Yellow Green
سبز چمنی : Grassy
خزه ای : Medium Sea Green
خزه ای پر رنگ: See Green
شویدی : Forest Green
سبز : Green
سبز ارتشی : Olive Drab
زیتونی: Olive
زیتونی سیر : Dark Olive Green
سبز آووکادو : Dark Green
سبز دریایی: Medium Aquamarine
سبز دریایی تیره: Dark Sea Green
سبز کبریتی روشن : Light Sea Green
سبز کبریتی تیره: Dark Cyan
سبز دودی : Teal
آبی ها:
فیروزه ای : Aqua
آبی آسمانی : Light Cyan
فیروزه ای کدر : Pale Turquoise
آبی دریایی: Cyan
یشمی : Aquamarine
سبز دریایی روشن: Turquoise
فیروزه ای تیره : Medium Turquoise
فیروزه ای سیر : Dark Turquoise
آبی کبریتی روشن : Powder Blue
بنفش مایل به آبی : Light Steel Blue
آبی کبریتی : Light Blue
آبی آسمانی سیر : Sky Blue
آبی روشن: Light Sky Blue
آبی کمرنگ: Deep Sky Blue
آبی کدر : Corn Flower Blue
نیلی متالیک: Steel Blue
آبی لجنی: Cadet Blue
آبی متالیک روشن : Medium Slate Blue
نیلی : Dodger Blue
فیروزه ای فسفری: Royal Blue
آبی: Blue
آبی سیر : Medium Blue
سرمه ای: Dark Blue
لاجوردی : Navy
آبی نفتی: Midnight Blue
بنفش ها:
نیلی کمرنگ : Lavender
بادمجانی روشن : Thistle
بنفش کدر : Plum
بنفش روشن: Violet
سرخابی : Fuchsia
سرخابی روشن : Magenta
ارکیده: Orchid
ارکیده سیر : Medium Orchid
آبی بنفش : Medium Purple
آبی فولادی: Slate Blue
آبی_ بنفش سیر : Blue Violet
بنفش باز : Dark Violet
ارکیده بنفش : Amethyst
مخملی: Dark Magenta
بنفش: Purple
آبی دودی : Dark Slate Blue
نیلی سیر : Indigo
قهوه ای ها:
کاهی : Corn Silk
کاهگلی: Blanched Almond
کرم: Bisque
کرم سیر : Navajo White
گندمی : Wheat
خاکی : Burly Wood
برنزه کدر : Tan
بادمجانی : Rosy Brown
هلویی سیر : Sandy Brown
Shirazart.blog.ir
زینب جهانشاه در سال ۱۳۲۱ به همراه همسرش که یکی از افسران نظام بود به ایران بازگشت .او در بدو ورود به ایران ، اقدام به افتتاح یک لباس فروشی و خیاط خانه در خیابان امیریه شهر تهران کرد و در مدت سه ماه موفق شد نود دست لباس زنانه برای هنگام صبح ، عصر و شب ، تولید کند و با پوشاندن به تن مانکن ها و دختر ها ، آنها را در معرض مشاهده پانزده تن از زنان از فرنگ برگشته قرار دهد که با مد روز اروپا آشنا بودند .
مد لباس جهانشاه ، آمیزه ای از مدهای غربی و دید شخصی اش بود او برای تمام لباسهای ایرانی ، از روی فصول یا گل ها نام انتخاب کرده بود .جنس لباس ها اغلب از مخمل و لمه بود . مدل پالتوها و آستین ها آزاد و یقه ها بسته بودند. کت ها و دامن ها نیز مناسب با اعتقادات دینی زنان ایرانی طراحی شده بود و پیراهن های شب به سبک دکلته طراحی شده بودند و روی آنها منجوق و پولک دوزی شده بود .به جلوی این لباس ها قسمتی اضافه می شد که به تن بایستند .کفش ها هم نوک گرد و بی پاشنه و باریک طراحی شده بود .در میان مدل های لباس ، از پالتوی پوست و کلاه به علت گرانی پوست و عدم امکان فروش خبری نبود . از سوی دیگر جهان شاه کلاه دوز خوبی هم سراغ نداشت تا طرح هایش را به او سفارش دهد . در عوض کیف های مدل " موت" که هر دو دست در داخل آن قرار می گرفت به نمایش گذاشته شده بود .رنگ هایی که در مدل ها استفاده شده بود بیشتر سیاه و قهوه ای بود.
البته جهان شاه در نمایش مدل های خود به بازدید کنندگان با مشکلاتی هم روبرو بود از جمله روش راه رفتن و ایستادن مانکن ها و سادگی و بی آرایشی گیسوانشان ، به ویژه در مورد آخر ، آرایشگاههای خاصی برای این کار در ایران وجود نداشت .با این حال زنانی که وصف نمایش خیره کننده جهانشاه را شنیده بودند استقبال زیادی از جادوی مد او کردند و کار او رونق فراوانی گرفت .
این زنان پس از ده سال از افتتاح مغازه ی لباس فروشی و خیاط خانه خود به فکر استفاده از مدل لباس های قدیمی در کار خود افتادند و با الهام از موزه مردم شناسی مانتویی را طراحی کرد که شبیه ردای مردان قدیمی بود و آستین های گشادی داشت که با استقبال فراوانی روبرو شد .او تا سال ۱۳۷۴ خورشیدی به کار خیاطی و مد سازی ادامه داد، وی شروع کننده راهی شد که ابتدا توسط فرزندش و سپس دیگران ادامه یافت .
Shirazart.blog.irزینب جهانشاه اولین طراح مد ایرانی
خیاط خانه زینب جهانشاه
به گفته محققان پیشینه بافت پارچه در ایران به هزاره ها پیش از میلاد می رسد .نمونه های قدیمی بسیاری نیز در کاوش ها به دست آمده است.برای مثال در طبقات زیرین گنج دره که قدمتش به هزاره دهم پیش از میلاد می رسد آثاری از الیاف طبیعی یافت شده است که به دو دسته یک تبر سنگی پیچیده شده بود و یا نخستین شواهد باستان شناختی درباره منسوجات ایران مربوط به هزاره پنجم پیش از میلاد است که در ناحیه سه گابی کردستان از درون تابوت های سفالین محتوی اجساد کودکان به دست آمده است .همچنین در میان آثار کشف شده از تپه سیلک ، آینه ای یافت شده است که رشته هایی از کتان روی سطح آن دیده می شود .در شوش نیز از لایه های متعلق به ۳۵۰۰ تا ۳۰۰۰ پیش از میلاد ، دو سر نیزه پیدا شده که از نقوش پارچه هایی پوشیده شده بودند .
نقوش مهرهای متعلق به این دوران نیز که پیکره های انسانی بر آن حک شده ، نشان می دهد که این افراد جامعه به تن داشته اند .به جز مهر ها ، نقوش که بر فرش ها و گلیم های قدیمی نظیر فرش معروف پازیریک بافته شده ، آدمیانی را تصویر کرده است که لباس هایی همانند دامن های قدیمی پوشیده اند ، نقش های این فرش در شناخت سیر بافندگی دوره هخامنشیبسیار حائز اهمیت است .همان طور که نقش بر جسته های تخت جمشید از دیگر منابع بررسی سیر بافندگی به شمار می آیند .
سلسله های مختلف نیز در سیر و تحول امر بافندگی نقش های متفاوتی داشته اند .پارتیان در زمان استیلای خود ، نساجان قابلی داشته اند و منسوجات پشمی و کتان را بسیار عالی می بافتند .آنها بعد ها با وارد کردن ابریشم چینی ، بافت این پارچه را نیز آموختند ، می گویند این روش را جزو اسرار حفظ کردند و جزو صادر کنندگان این پارچه بودند .
از دوره ساسانی نیز پارچه های ابریشمی بسیاری باقی مانده که نشان از تولید انبوه این بافته ها دارد .در مهمترین و بزرگترین کارگاههای حریر بافی در زمان ساسانیان خوزستان ، به ویژه شهرهای شوش ، شوشتر و جندی شاپور قرار داشتند .علاوه بر خوزستان در خراسان ، طررستان ، گرگان، آذربایجان و فارس نیز پارچه بافی رونق فراوانی داشته اند.
از دیگر شهرهای معروف این دوران می توان به ری هم اشاره کرد ، بافندگان این شهر در بافت نوعی پارچه ابریشمی معروف به " دورو" تبحر بسیاری داشته اند. ری چه در زمان ساسانیان و چه پس از اسلام تا حمله مغول ها از مراکز عمده تولید ابریشم بوده است.در دوره سلجوقی نیز بافت پارچه ابریشمی مرسوم بود که با تغییر نور ، تغییر رنگ می داد و به پارچه رنگ و نیم رنگ شهرت داشت .در مورد تزئین پارچه در این دوران و ابتدای ورود اسلام به ایران هم باید گفت ، متاثر از سبک های ساسانی بوده است .اما به تدریج طرح های اسلیمی و نقوش پیچیده و نیز تصویر صحنه های عاشقانه و رزمی اقتباس شده از داستان های ایرانی جای خود را در این صنعت باز می کنند .
یکی از معروفترین پارچه های این دوره ، طراز نام دارد .طراز به پارچه هایی اطلاق می شود حاشیه ای کتیبه دار داشت . در زمان خلافت امویان و عباسیان پارچه های طراز اهمیت ویژه ای داشت ، به طوری که کارگاه های بافت این پارچه در جوار قصر خلفا دایر می شد .بر این پارچه ها نام و نشانه های ویژه خلفا را می نوشتند ، می گویند از اهمیت این پارچه ها نام و نشانه های ویژه خلفا را می نوشتند ، می گویند از اهمیت این پارچه به اندازه ضرب سکه با خواندن خطبه بوده است و از علامت های خلع ید این بوده که نام خلیفه ای را روی طراز ننویسند .قطعه طرازی در موزه مترو پلیتن نگهداری می شود که کتابت آن گلدوزی شده و سال ۲۶۶ هجری در شهر نیشابور بافته شده است.
با استیلای مغول ها بر ایران ، دوران رکودی را در تمامی زمینه های فرهنگی ، هنری ، اقتصادی و ......شاهد هستیم .هنر پارچه بافی نیز از این قاعده مستثنی نیست. چنان که مراکز و شهر های مهم پارچه بافی ، با حمله مغول ها رو به ویرانی گذاشتند .اما با قدرت رسیدن غازان خان و تدبیر های رشید الدین فضل الله وزیر او ، زمینه های فعال شدن کانون های هنری فراهم شد .در این زمان ابریشم به عنوان یکی از اقلام صادراتی ایران در آمد .حتی معروف است الجایتو پس از فتح گیلان به جای مالیات از امرای شهر، ابریشم می گیرد . بعد از این در زمان تیموریان علاوه بر خراسان بزرگ که بیشتر هم در زمینه بافت پارچه شهرت داشت ، شهرهای یزد، کاشان، کرمان و تبریز هم در این زمینه بسیار فعال شدند ، به طوری که محصولات خود را به سایر نقاط صادر می کردند .از نمونه های پارچه این دوران تعداد اندکی شناسایی شده است.
اما در زمینه هنر بافت پارچه، باید قرون نهم و دهم هجری را عصر طلایی این هنر نامید .در این دوره شهر های بسیاری به بافت خاص یک پارچه شهرت داشتند .برای نمونه اصفهان مرکز تولید پارچه های زربافت و قلمکار بود، یا در کاشان انواع پارچه های مخمل و ابریشم بافته می شد .گفته می شود تنها در یکی از حومه های شهر کاشان به نام هارون ، هزار نفر کارگر ابریشم باف مشغول کار بوده اند .از مشخصه های پارچه های این دوره می توان به همکاری نزدیک نقاشان و نساجان اشاره کرد .در واقع بسیاری از طراحان پارچه از نقاشان به نام روزگار بودند .پارچه ای در موزه دوران اسلامی موزه ملی نگهداری می شود که نقش آن به سبک اصفهان است و تایید کننده این ادعا ، در این دوره همچنین زری بافی که پیشینه ای کهن در بافت پارچه دارد ، از نظر نقش و نگار به اوج زیبایی خود می رسد.
در دوران قاجار هم سیر پیشرفت بافت پارچه را شاهد هستیم ، البته نه در حد و اندازه عصر صفوی و تیموری .اما از همین دوران است که ورود پارچه های خارجی رونق می گیرد ، فاستونی و ساتن از جمله پارچه هایی هستند که استفاه از آنها در این برهه متداول می شود حتی معروف است امیر کبیر در زمان صدارت خود خرید پارچه اای خارجی را تقبیح کرده و از مردم می خواهد از پارچه های داخلی استفاده کنند ، از همین رو پارچه ترمه ای که در آن زمان بافته می شده ، به شال امیری معروف می شود و......
شاید به جرات بتوان شروع سیر قهقرایی بافت پارچه درایران را ورود اجناس خارجی در عصر پهلوی مربوط دانست.یعنی دورانی که ورود انبوه لباس های حاضری خارجی باب می شود ، البته در این دوران هم شاهد قدم هایی در جهت حمایت از پارچه های داخلی هستیم ، اما متاسفانه هیچ کدام چندان مثمر ثمر واقع نمی شوند و این قصد با فراز و نشیب هایی ادامه پیدا می کند تا امروز......
حال شما هم با ما هم عقیده شدید که پارچه های مهجور امروزی ، روزی برای خود شهرت آفاق بوده است .
منبع : تاریخ بافت پارچه در ایران
زهره روح فر
Shirazart.blog.ir
این کلاه به صورتی که در نگاره های تخت جمشید دیده می شود در میان خلقهای مختلف شاهنشاهی ایران اندکی متفاوت است.با این کلاه سر و صورت از آب و هوای بد مانند طوفان ، برف، شن و یا باران در امان بود .و برای پوشانیدن دهان و بینی از دو انتهای کلاه استفاده می شد .زنان نیز به هنگام قربانی و در مراسم آیینی از این نوع کلاه استفاده می کردند .تا نفس آنان با آتش در تماس مستقیم نباشد .
استرابون می گوید : " مقابل آتش، نگه می دارند و کلاهی نمدی بر سر دارند و گونه هایشان را می پوشاند ، آن کلاه آنقدر گشاد است که لبهایشان را می گیرد.
ساناز باقرالعلوم یزدانی ، متولد ۱۳۶۸ و دانشجوی فوق لیسانس تصویر سازی دانشگاه Scad آمریکاست.او که فارغ التحصیل رشته طراحی لباس و پارچه دانشگاه الزهرا نیز هست ، چند سالی می شود که به صورت حرفه ای به تصویر گری برای کودک و نوجوان می پردازد .ساناز تصویر گر و طراح مجلات: ماهک، تیزهوشان،نیمکت شاگردها در ایران و کتاب کودک( روز بخیر همگی- امریکا)بوده است. همچنین در سال ۲۰۱۴ درAdobe design achievement awards به دور نیمه نهایی در بخش اثر برگزیده رسید.