تابلوی " راهبی در کنار دریا" اثر کاسپار داوید فریدریش یکی از شاهکارهای این دوره است . در این تابلو ما یک راهب پریشان خاطر را مشاهده می کنیم که بطرز حقیری در مقایسه با وسعت و عظمت دریا کوچک نشان داده شده است .این اثر حالتی آپوکالیپسی یا آخر الزمانی دارد.و بخاطر عدم حضور افق ، حلقه ی وسط بین پس زمینه و پیش زمینه دیده نمی شود ، همینطور هم نه قابی درون قاب دیگر ، آن چنان که دراغلب ترکیب بندی های تصاویر متعارف می توان دید ، نظیر عناصر عمودی مانند درختان که به تابلو نقاط مرجع می بخشد.
دیوید داگلاس دانکن عکاس آمریکایی ، متولد ۱۹۱۶
یکی از مهمترین پروژه های این عکاس پروژه " پیکاسو در خانه" است.
دیوید داگلاس دانکن در تابستان ۱۹۵۶ با پیکاسو دیدار کرد .این عکاس ۳۰ ساله جنگ ناگهانی و بی خبر جلوی در خانه یکی از معروفترین نقاشان جهان رفت ، تنها ابزاری که برای معرفی خودش داشت ، دوستی به نام رابرت کاپا بود.
از آن لحظه تا زمان مرگ پیکاسو ، دانکن به عنوان عکاس شخصی پیکاسو لقب گرفت .او از نقاشی ها تصویر برداری می کرد ، عکس های خانوادگی از ژاکلین و دو فرزندشان می گرفت و لحظات خانوادگی را در خانه ای در جنوب فرانسه ثبت و ضبط می کرد.
حتی پیکاسو این امتیاز و اجازه بسیار فوق العاده و بی نظیر را صادر کرده بود تا گاهی از اون در استودیویش در حال نقاشی عکس بگیرد ." پیکاسو : خانه شماره ۲۱" یک سال پس از اولین ملاقات آنها در پاری مچ منتشر شد.گزارش تصویری صمیمی و با انضباط که پیکاسو را تنها درکنار ژاکلین، تنها در حال رقصیدن، در حال بازی با کلود و پالوما در استودیویی مملو از آثارش ، نشان می دهد.این گزارش تصویری تقریبا به استانداردی برای همه گزارشهای تصویری تبدیل شد که پس از این در مورد این هنرمند منتشر می شدند و مدلی ارائه داد که داستانهای ستاره های ممتاز دوران گذشته را در نشریات روایت کند.
تا پیش از مرگ پیکاسو دانکن نزدیک به ده هزارقطعه نگاتیو از او عکاسی کرد .این دو نفر یعنی نقاش و عکاس در کنار هم ، یکی از دوست داشتنی ترین افسانه های مدرن را رقم زدند
پیکاسو به عنوان نقاش قدرتمند و خلاق که برای همیشه جاودان می ماند در کنار یک عکاس به عنوان معتمد ترین دوستش
کوبیسم به دنبال پژوهشی در شناخت ارزش های فرم و تحلیل عناصر طبیعی است. خط و رنگ را از هم جدا ساخته و به هر یک ارزش مستقل می دهد .با چسباندن و اضافه نمودن کاغذ و یا مواددیگر، زمینه کار را از حالت یکنواخت و همیشگی در آوردند. سپس طرح را بر زمینه ها پیاده نمودند ، در نتیجه خط و سطح ، زندگی تاه ای یافت .نمونه بارز در کارهای پیکاسو و براک و در طراحی لوکور بوزیه ( le corbusier ) ( معمار ، نقاش و مجسمه ساز بزرگ قرن بیستم ) خط در دست براک و لوکوربوزیه عنصر سیال است.دور از تمام سنت های آکادمیک و قوانین آناتومی کلاسیک آزادانه گردش می کند .در این نوع طراحی ، خطوط آزاد و قوانین فضایی و ارتباط لکه های سیاه و سفید حاکمیت دارند.