دادائیسم ، دادا، داداگری یا مکتب دادا ( Dadaisme)
shirazart.blog.irدادائیسم مکتبی است پوچ گرا و هیچ انگار که در سالهای پس از جنگ جهانی اول رواج داشت .در واقع ، دادا واکنشی است انقلابی به پیامدهای ناگوار جنگ جهانی اول .
دادائیسم جنبشی فرهنگی بود که به زمینه های هنرهای تجسمی ، موسیقی ، ادبیات ، ( بیشتر شعر) تئاتر و طراحی گرافیک مربوط می شد .این جنبش در زمان جنگ جهانی اول در شهر زوریخ در کشور سوئیس پدید آمد واژه ی " دادا" در زبان فرانسه به معنی " سرگرمی و مسخرگی" است.کودکان آن را به معنی " اسب چوبی" به کار می برند .همچنین معنای " همه یا هیچ" نیز از آن استنباط می شود .برخی آن را به معنای " بابا" در مقابل ماما دانسته اند .این واژه در زبان رومانیایی به معنای " آری" کاربرد دارد .در یکی از زبانهای آفریقایی نیز به معنای " دم گاو" آمده است .البته هیچ یک از این معانی با مکتبی که در ذیل به تعریف آن خواهیم پرداخت.ارتباطی ندارد .دادائیسم را می توان زائیده ی ناامیدی ، اضطراب و هرج و مرج ناشی از آدمکشی ها و خرابی های جنگ جهانی اول دانست .دادائیسم زبان حال کسانی است که به پایداری و دوام هیچ چیزی امید ندارند ، در واقع دادائیسم با همه چیز مخالف است حتی با دادائیسم ، حرف پیروان این مکتب ظغیانی بر ضد هنر ، اخلاق و اجتماع بود .آنان می خواستند بشریت و در آغاز ادبیات را از زیر یوغ عقل و منطق و زبان آزاد کنند و بی شک چون بنای این مکتب بر نفی بود ناچار می بایست شیوه ی کار خود را هم بر نفی استوار و عبارتهایی غیر قابل فهم انشا کنند. در واقع ، دادا واکنشی است انقلابی به پیامد های ناگوار جنگ جهانی اول ، با شروع جنگ انتشار کتابها و مجلات متوقف شد و این امر، سبب رکود ادبیات و هنر در جهان گردید .اوضاع نابسامان و آشفته ، حتی افکار هنرمندان را مشوش نموده بود .در همان سالها، نوجوانانی پا به عرصه اجتماع نهادند که بلافاصله از آغوش خانواده و مدرسه ، رهسپار میدان های جنگ می شدند .روشن است که آنها در بدو ورود به جامعه با چه صحنه هایی مواجه می شدند ؛ صحنه هایی مانند مرگ، نابودی، ویرانی ، قتل و خون ریزی و اسارت ، این عامل سبب شد آنها به همه قراردادهای اجتماعی ، سیاسی، و حتی هنری بد بین گردند و این قوانین را عامل جنگ و ویرانی بدانند .آنان امیدی به بازگشت ثبات و آرامش جهان نداشتند از این رو ، پس از جنگ ، واکنشی ناگهانی و ویرانگر از خود نشان دادند و مکتب دادائیسم را پایه گذاری کردند.
دادی اروپایی در سال ۱۹۱۶ در زوریخ توسط گروهی از هنرمندان و نویسندگان بنیاد نهاده شد که تزارا ، شاعر رومانیایی و مارسل ژانکو ، از آن جمله بودند .بسیاری از روشنفکران اروپایی در طول جنگ جهانی اول در سوئیس ( که در طول جنگ بی طرف باقی ماند ) پناه گرفتند در نتیجه یک فضای هنری زنده و پویا در این کشور به وجود آمد .
دادائیست ها جامعه را نقد می کردند ، ولی زبان و آثار آنها به گونه ای نبود که مردم با آن ارتباط بر قرار کنند و منظور آنها را بفهمند .مثلا شیوه نویسندگی آنها به این ترتیب بود که مقاله ای را از یک روزنامه انتخاب می کردند و آن را با قیچی تکه تکه می نمودند تا حدی که در هر قطعه تنها یک کلمه باقی بماند .آنها قطعات بریده کاغذ را در کیسه ای می ریختند و آن را تکان می دادند .پس یکی یکی آنها را بیرون اورده و در کنار هم قرار می دادند .واضح است که مطلب بدست آمده تا چه حد نامفهوم و بی معنا خواهد بود .قطعه زیر نمونه ای از شعار دادائیست هاست : " بلوری از فریاد مضطرب می اندازد روی صفحه ای که خزان ، خواهشمندم گردی نیم بیان مرا به هم نزنید .غیر ذی فقار ، شامگاهان آرامی حسن و جمال دوشیزه ای که آب پاشی راه مرداب را تغییر شکل می دهد."
نمایشنامه های آنها نیز عجیب و مضحک بود.به گفته یکی از اعضای این مکتب ، در یکی از نمایش ها " روی صحنه عده ای با کوبیدن دسته کلید به جعبه ای فلزی ، موسیقی متن درست می کردند که حاضران را تا سر حد جنون به خشم می آورد .صدایی از زیر یک کلاه بزرگ ، شعر های ژان آرپ را می خواند .هولزبنک با فریادی که هر آن شدیدتر می شد ، شعر های خودش را می خواند و تزار ، ریتم یکنواختی را روی طبل می نواخت .بعد او و هولزبنک در حالی که صدای خرس در می آوردند ، دور صحنه می رقصیدند."
مرکز فعالیتهای دادائیستی در زوریخ " کاباره ولتر" بود. کلوپ شبانه ای که در فوریه ی ۱۹۱۶ به وسیله ی هوگو بال ، شاعر و موسیقیدان آلمانی ، تاسیس شد .خواندن شعر های بی معنا ، که گاه به تکرار در یک زمان ، همراه با موسیقی گوش خراش ، از جمله برنامه های معمول این کاباره بودند . در تابستان ۱۹۱۶ ، لفظ " دادا" به جای نام ولتر ، که نویسنده ی بزرگ اخلاق و طنز پرداز بود ، برای نامیدن کار و هدف این گروه برگزیده شد .اعمال و رفتار غیر متعارف در این کلوپ شبانه موجب شکایت ساکنان اطراف آن شد در نتیجه ، در ۱۹۱۷ به اجبار تعطیل گردید .
اگر چه عقاید و رفتار دادائیست ها مبتنی بر ویرانگری و نقض همه امور عقلانی و قوانین اجتماعی بود ، اما در پس این ویرانگری ، آنها در پی خلق دنیایی زیبا و عاری از جنگ و نفرت بودند .به عقیده آنها هنرمند باید در پی خلاقیت باشد و این خلاقیت را در وجود خود جستجو کند .سنت های گذشته نباید ذوق و قریحه او را محدود سازد .
دادا جنبش هنری که به عنوان طغیانی در برابرسر خوردگی های ناشی از جنگ جهانی اول بود. تا ۱۹۲۲ ادامه یافت.پل ویریلیو متفکر فرانسوی ،دادائیسم را نتیجه واکنش هنرمندان اتریشی به ارزش های محافظه کارانه در میانه جنگ جهانی اول می داند و معتقد است دادائیسم شورشی علیه ارزش های مسلط آن زمانه بوده است .پس از مدتی دادائیسم که ریشه در مکتب هایی چون امپرسیونیسم ، کوبیسم و فوتوریسم داشت ، با تغییراتی که در جهان بینی و نگرش اعضای آن به وجود آمد ، زمینه ایجاد مکتب سورئالیسم را فراهم آوردند .نخستین پایه گذاران مکتب سورئالیسم کسانی بودند که روزی درمکتب دادائیسم فعالیت داشتند .آندره برتون ( Andre B reton) یکی از این افراد است. به همین ترتیب ، ویریلیو ظهور سورئالیسم پس از جنگ جهانی اول و در دهه ۱۹۲۰ را واکنش هنرمندان فرانسوی به وحشی گری های جنگ جهانی اول می دانست .دادا هر چند عمر کوتاهی داشت و فقط در چند شهر متمدکز بود ، تاثیر فوقالعاده ای از خود بر جای گذاشت و موجب شد که جنبشهای هنر پیشتاز ، میثاق ها ، ارزشهای فرهنگی دیرینه را به چالش گیرند .دادا از جمله حرکت های مهمی بود که جنبش فرا واقع گرایی ( سورئالیسم) در پاریس از آن نشات گرفت .
برلین - دادا در اواخر جنگ به آلمان انتقال یافت و به ویژه در برلین رنگ سیاسی به خود گرفت و ناسیونالیسم را مورد حمله قرار داد.
نیویورک- نیویورک هم زمان با زوریخ به یکی از مراکز فعالیتهای دادائیستی تبدیل شد و مارسل دوشان ، من ری و فرانسیس پیکابیا در زمره فعالان اصلی آن بودند .
پاریس- در پاریس ، فرانسیس پیکابیا ، ارتور کراوان و ژاک واشه مکتب دادای پاریس را بنیان نهادند .
در شعر و ادبیات - برتون ، پیکابیا ، تریستان ، تزارا، آراگون، الوار ، گیوم آپولینر ، مکس ژاکوب، و سوپو از جمله شاعرانی هستند که به این مکتب پیوستند.