خط در هنرهای تجسمی چیست و چگونه است ؟
Shirazart.blog.ir
*" خط " دومین عنصر بصری و تجسمی و یکی از عناصر اساسی و بنیادی هنرهای تجسمی می باشد و مهمترین ویژگی آن ،" طول" آن است و دارای عمق و عرض نیست. از دیگر ویژگی های خط آن است که" جهت" و " حرکت" دارد .( بنابراین طول و جهت و حرکت از مشخصه های خط هستند .) خط حاصل حرکت نقطه و یا به هم پیوستن نقطه هاست .حد فاصل بین دو صفحه نیز ایجاد می کند .همچنین فصل مشترک تاریکی و روشنایی ،خط است .یک خط می تواند فعال باشد و مانند آن است که نیرویی در حال حرکت دارد ،یا می تواند منفعل باشد ،مانند خط بین یک جسم و فضا و یا خط بین یک رنگ با رنگ دیگر.
* در زمینه هنر،خط مهمترین عنصر و تشکیل دهنده ی موضوعات هنری است .از نظر ریاضی، خط حاصل با هم پیوستن نقطه ها و با نتیجه ی حرکت و امتداد نقطه در سطح یا در فضا است .می توان گفت " خط" نقطه ای است که در اثر نیرویی که از یک جهت به آن وارد شده ، ایستایی خود را از دست داده و حالت یک عنصر تصویری فعال را به خود گرفته است .
* خط بر خلاف نقطه که دارای انرژی ثابت و متمرکز است ،دارای انرژی تصویری فعال و متحرک می باشد ،که در یک جهت ادامه دارد و قابل اندازه گیری نیز هست .خط گاهی فعال و متحرک است .مانند مسیر پرتاب یک سنگ و گاهی ساکن و ایستاست و تحرک ندارد .مانند مرز بین دو سطح .خط دارای موقعیت و جهت است .
* خط گاهی حالت مجازی دارد و به چشم دیده نمی شود .مانند فاصله ی بین دو نقطه و گاهی منفی است مانند فضای خالی بین دو سطح .از نظر بصری ،عینیت پدیده ها و واقعیت مثالهای طبیعی ،با خط ارزش تجسمی می یابد. اهمیت خط در طراحی ،همپایه ی ارزش رنگ در نقاشی و صدا در موسیقی است .خط در طراحی برای نشان دادن شکل اجسام به کار می رود .یکی از تعاریف خط در طراحی این است : خط مرز بین سطح ( شکل) و فضاست .به بیان دیگر ،خط پیرامون اشیاء را به نمایش می گذارد .
* خط می تواند ایجاد ارتباط بصری کند و در میان عناصر تجسمی ،مهمترین وسیله برای این کار ( برقراری ارتباط) است.خط می تواند سطحی را که بر روی آن قرار دارد ،به صورتی تقسیم کند ،که تنشی هماهنگ یا دینامیک ایجاد کند .
* چسبیدن یک خط به لبه ی یک سطح ،به آن حرکت، سرعت و نیرو می بخشد ..همین نتیجه با افزودن عنصر دیگری مانند نقطه ، به خطی که نسبت به صفحه حالت تقارن دارد ،به دست می آید .اما خط در حالت تقارن چیزی جز خصوصیت خود را نشان نمی دهد .یعنی دارای حالت سکون و غیر متحرک و سرشار از وقار و متانت کلاسیک خواهد بود .ولی افزایش عنصری به خط ،آن را به حرکت یا صحبت وا می دارد .خط شریان زندگی مدرن است .خط اغلب بیان کننده ی عواطف و احساسات و نشانگر تفکر و اندیشه و آرمانهای ذهنی هنرمند می باشد.
* " خط" وسیله ی کار طراح و نیز پایه و اساس هنرهای تجسمی است و طراحی به عنوان یک وسیله ی بیانی ،موجودیت خود را از خط کسب می کند .خط عامل اصلی طراحی و نیز عامل اصلی حجم سازی در معماری و فضاهای مختلف می باشد .در طراحی معماری و فضاهای مسکونی ،طراحی به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده مطرح می باشد .در قدیمی ترین آثار تصویری و تجسمی که به دست انسان انجام شده نیز،عامل اصلی تشکیل دهنده ی ایده ها عنصر " خط" بوده است .خط در طراحی برای نشان دادن شکل اجسام به کار می رود .
* شکل و حالت خط در بیان تصویری و مفهوم آن تاثیر دارد .از جمله خط عمودی که دارای حالت ایستایی بوده و فعال و متعادل است و خط افقی ،جلوه ای آرام دارد و بدون حرکت و غیر فعال به نظر می آید .در مورد خط مایل نیز می توان گفت که همان خط عمود است که از حالت سکون و ایستایی خارج شده و متحرک گشته است و یا اینکه خط افقی بوده ،که از حالت آرامش خارج شده و وضعیتی نیرومند و متحرک پیدا کرده است .
* خطوط مایل بی درنگ به صورت حرکت درک می شوند .این پدیده شامل درختان ،خطهای مایل مستقل و خطهای مایلی که لبه یا محورهای شکلها را تشکیل می دهد ،می شود .حرکت مایل با حرکت چرخشی که اساس همه ی حرکتهاست، خویشاوندی دارد.این خط اغلب توسط کسانی که در جستجوی هیجان و شور هستند ،مورد استفاده قرار می گیرد .
* خط منحنی یا مدور ،خطی آرام ،نرم و ملایم است ،که حرکتی روان و لغزنده و سیال دارد و به چشم و اعصاب آرامش می بخشد .خط شکسته و زاویه دار ،حالتی آزار دهنده دارد و القاء کننده ی سختی ،برندگی و خشونت است .این نوع خط فاقد انعطاف و لطف و جاذبه می باشد .پلیدی ،زشتی،فوریت ،ناامنی،تهاجم ،جنبش،فعالیت ،زبری ،حالات بی نظم و منقطع با خط شکسته همخوانی دارد .خط زاویه دار ( زیگزاگ) بیانگر قدرت و تحرک است .
* پایداری ، صلابت ،ارتفاع،بلند نظری،غرور،خودپسندی،ثبات ،تعادل،پایداری و استقامت ،با خط عمودی همخوانی دارد .این خط مظهر نیروی جاذبه و نشان دهنده ی مکان در فضاست .بیشتر عناصر معماری و منظره بر پایه ی خطهای عمودی هستند و حتی فعالیتهای اساسی حرکت معمولی انسان ،در اساس عمودی و افقی هستند .اما خطوط مایل در هنر ،همان شور و هیجانی را که در حرکتی مانند صعود از کوه و یا بالا و پایین رفتن از پله ها و یا بالا و پایین رفتن صدا ایجاد می شود ،پدید می آورد.
* استراحت ،آسودگی ،اندوه و مرگ ،سکون ،تواضع ،وسعت و غم، با خط افقی تناسب دارد .و نرمش، لطافت ،احساس شادابی ،طراوت ،عشق ،محبت ،لغزندگی و جستجو کنندگی،با خطوط منحنی ارتباط دارد .
* خشونت و سختی، با خطوط ضخیم تناسب دارد .وجود تضاد در ضخامت دو خط هم اندازه ،موجب پیدایش تضاد در انرژی آنها می شود .خط های منظبط و هندسی ،دقت و فنی بودن را می رساند و خط های نرم و آزاد که انتهای مشخصی ندارند ،احساس جستجو کنندگی را ایجاد می کنند .عشق را می توان با خط های منحنی ،شکلهای دورانی، رنگهای گرم و بافتهای نرم و اندازه های مشابه به هم نشان داد.نفرت را که ضد عشق است ،می توان با خط های زاویه دار و شکلهای هندسی و رنگهای تند و بافتهای درشت و زبر و نیز اندازه های نامتشابهنمایش داد .خطی که شروع و پایانی نداشته باشد، خصلتی " آرام" دارد .چنین خطی بیشتر تداعی کننده ی سطح است .مانند دایره و بیضی.
* انسان اغلب کادر را با عمود و افق ارتباط می دهد و اگر کادری نسبت به عمود و افق کج شود،دینامیزم قطرهای آن تغییر می کند و ممکن است ضعیف یا ساکن شود .
* از سه طریق تغییر اندازه و طول خط ها ،تغییر فاصله ی خط ها و تغییر ضخامت آنها ، می توان به ریتم خط کمک کرد و ایجاد حرکت نمود .همچنین می توان سایه روشن را نیز از طریق خطوط به صورتهای زیر ایجاد نمود : از طریق خط های هم اندازه با تغییر فاصله .از طریق خط هایی با ضخامت های مختلف و نیز به وسیله ی تداخل خطوط ( مانند آنچه با قلم فلزی برای ایجاد سایه روشن و به صورت هاشورهای متقاطع ایجاد می شود .) در همه ی موارد بالا می توان از طریق ریتم منظم یا نامنظم خطوط ، ایجاد سایه روشن کرد .ترکیب خط های افقی و عمودی با هم ،از نظر بصری استحکام ویژه ای را القاء می کند .که نشانی نمادین از تجربه ی تعادل انسان و ایستادن او بر سطح زمین است .خطی که بر خط افقی عمود شده باشد ،بیان کننده ی تعادل بین دو عنصر متضاد است .یکی خط افقی که نشانگر آرامش ،گستردگی و خوابیدگی است و دیگری خط عمودی که بیانگر ایستایی و مظهر فشار و قوه ی جاذبه زمین است .دوری و نزدیکی را نیز می توان به وسیله خط و از طریق اندازه ،ضخامت ،ظرافت خط ها به بیننده القاء کرد .یعنی خط نیز مانند نقطه که از طریق نقطه های بزرگ در جلو و نقطه های کوچکتر در عقب ،احساس دوری و نزدیکی ایجاد می کند ،با ضخامت و ظرافت خود ،احساس دوری و نزدیکی را به وجود می آورد .همچنین در یک صفحه ،خطوط پراکنده ای که در یک نقطه از تصویر همدیگر را قطع می کنند ،احساسی از بُعد و فاصله را به وجود می آورند .
* در طراحی ،از نظر کیفیت دو نوع خط وجود دارد :
۱- خط با حالت یا اکسپرسیو ۲- خط ساختمانی ( کنستراکتیو)
* خط با حالت ،نشان دهنده ی حالتهای روحی و عاطفی هنرمند و تابع تصورات و احساس آنی اوست .ای خط دارای قاطعیت و صراحت است و در ظاهر آن خشونت خاصی به چشم می خورد. خط ساختمانی دارای نظم و انضباط ساختمانی و تابع نظم و قاعده و منطق پیش بینی شده است و بر خلاف خط با حالت ،حساب شده و همراه با دقت است .
* در نقاشی ایرانی ،" خط" وسیله ی اصلی طراحی است.در آثار نقاشان " طبیعت گرا" وجود خط به عنوان پایه ی اصلی طرح ،قابل مشاهده است .در آثار نقاشان امپرسیونیست خط فاقد صراحت است و از ثبات و پایداری برخوردار نمی باشد .در آثار نقاشان اکسپرسیونیسم خط با اغراق و صراحت است و همه ی انرژی بصری خود را به نمایش در می آورد. در آثار نقاشی انتزاعی ،خطوط نمایشگر اشیاء نیستند ،اما نقش آنها در ساختار بصری و هندسی آثار به وضوح مشاهده می شود .