ترکیب بندی
ترکیب بندی یعنی طرز چیدن و قرار دادن اشکال و تصاویر در اثر هنری، یعنی عناصر سازنده هر چیزی به نحوی با یکدیگر در صفحه یا در فضا ترکیب شده باشند که بین تمام عناصر هماهنگی ، تعادل، توازن و رابطه زیبایی به وجود آید.
ترکیب بندی یعنی طرز چیدن و قرار دادن اشکال و تصاویر در اثر هنری، یعنی عناصر سازنده هر چیزی به نحوی با یکدیگر در صفحه یا در فضا ترکیب شده باشند که بین تمام عناصر هماهنگی ، تعادل، توازن و رابطه زیبایی به وجود آید.
استفاده از سبز در کنار رنگ های مکمل آن ، که مکمل سبز همان رنگ قرمز است.
اگر رنگ سبز کمی به زرد متمایل باشد ، رنگ مکمل آن نیز به سمت بنفش متمایل خواهد بود .به همین دلیل این دو رنگ در کنار هم ترکیب زیبایی خواهند داشت.
صورتی، نیز از رنگهای هم خانواده قرمز و بنفش است که در دسته رنگهای مکمل سبز قرار می گیرد و ترکیبی چشم نواز پدید می آورد .
استفاده از سبز در کنار رنگهای هم خانواده آن آبی مناسب است.
سبز ترکیب آبی و زرد است و به همین دلیل آبی هم خانواده آن محسوب میشود .همه طیف های آبی، از آبی روشن تا تیره و سرمه ای از جمله طیف های شلوار جین با سبز زیبا خواهند شد.
بهتر است میزان استفاده از رنگ زرد در کنار سبز به میزان کم باشد. مثلا دامن سبز و کفش زرد مناسب است .نارنجی رنگ هم خانواده سبز نیست و به دلیل داشتن رنگ قرمز می تواند مکمل آن هم باشد .این ترکیب ترکیبی طبیعی و جذاب است.
پیرامون نگاه به طبیعت گفته:" باید بدانیم که اجسام را به دو نوع می توان نگاه کرد : یکی آن که به سادگی به آنها نگاه کنیم ، دیگر آنکه با موشکافی آن ها را بررسی نمائیم.
نگاه عادی چیزی جز این نیست که شکل ظاهری و شباهت اجسام را که به چشم ما میرسد ، دریافت کنیم.
فره : در اوستا " خورنه"
زمین در اوستا " زم"
اپام نبات : ایزد آبها
در ادبیات ایران باستان ؛ مکان نیز فره دارد ، مثل ( فره ایران شهر)
سوشیانس : آخرین منجی
وندیداد: مجموع قوانین طهارتی و گناهان و جرائم و تاوان ان هاست.
تالیف وندیداد را معمولا به دوره پس از هخامنشیان نسبت داده اند .
وندیداد: صورت قدیمی تر آن ویدیو داد : اصلا به معنی " کسی است که قانونش جدایی و دوری از دیوان" است.
یشت ها : حاصل تلفیق اعتقادات پیش از زردشت و عقاید زردشتی است.
دیو :در اصل به معنی خدا بوده است = یعنی آن دسته از خدایان هندو ایرانی که زردشت آنها را مطرود دانسته است. از این رو در اوستا " دیویسنه" = دیو پرست ، متضاد مزدیسنه=" مزدا پرست" است.
بعدها در دوره ساسانی " دیو" از معنی اصلی خود که " خدا" و سپس " خدای مطرود" است به معنی امروزی " شیطان ، عفریت " در آمد.
هلیوس: خدای خورشید
زئوس : خدای خدایان
اورانوس: ( پدر بزرگ زئوس) : تجسم آسمان
هزیود : شاعر
کرونوس: پدر زئوس
گایا: زمین
پوسیدون: ( برادر زئوس) : کنترول بر دریاها
هادس: ( برادر زئوس): اعمال قدرت بر جهان زیرین و دنیای مردگان
هستیا: ( خواهر زئوس) : الهه زمین
دیمیتر:( خواهر زئوس): الهه کشاورزی
هرا : همسر زئوس
هلن: ( دختر زئوس) : زیباترین زن جهان
آرس: خدای جنگ
هفایستوس: خدای آهنگری و آتش
هبه : الهه جوانی
بچه های هرا:( آرس، هفایستوس، هبه)
کنتور : موجوداتی نیمه انسان و نیمه اسب
هیپوکمپ: موجودی که بخشی اسب و بخشی ماهی است .
هرا: بجز عصا و زیبایی اش مشخصه ی ویژه ای ندارد ( ثروت و قدرت )
آپولو : عموما چنگ می نوازد
آرتیمس: معمولا مسلح به کمان و ترکش است و اغلب حیوانات وحشی در کنارش هستند .
پلوتارک: فیلسوف، کاهن، اخلاق گرای یونانی
آشیل: بزرگترین پهلوان یونان در جنگ تروا
آفرودیته: الهه عشق.
آتنا: الهه خرد و جنگ( دختر زئوس)
متیس: تجسم مشاور
پوسیدن: خدای دریا
نریوس: خدای دریا
تریتون: خدای دریا
هادس: خدای جهان زیرین
پلوتارک: فیلسوف، کاهن، اخلاق گرای یونانی
آشیل: بزرگترین پهلوان یونان در جنگ تروا
پرومته: ولی نعمت بشر : آتش را برای انسان به ارمغان آورد .
قهرمانان یونان: ۱) هراکلس۲) تسیوس آشی
هرمس: خدای پیام رسان( پیک خدایان)
دیونوسوس: خدای شراب
بچه های زئوس: ۱) آپولون: خدای موسیقی و شعر ، ۲) آرتیمس: خدای شکار
معبد آرتیمس در شهر افسوس قرار دارد.
کلیه فعالیتهای آموزشی وبازاریابی گرایشهای مختلف هنر وکنکور هنر
نامی ترین پهلوانان یونان: ۱) آگاممنون۲) منلائوس۳) اودوسئوس۴) آیاس۵) دیومیدس۶) آشیل
آگاممنون و منلائوس فرزندان آتریوس
اودوسئوس : فرزندش تلماخوش: همسرش پنه لوپه
ایفی ژنی: دختر آگاممنون
آیولوس: پادشاه بادها
ایشتر: الهه عشق
تتیس: مادر آشیل: پری دریایی
کوکلوپها: نسلی از غولان عظیم الجثه ی یک چشم
اوتیس: در یونانی به معنی هیچ کس
هارپی ها: موجودات وحشتناکی بودند که بخشی زن و بخشی پرنده بودند .
گرگن ها که جمعا سه راس بودند : ۱) هیولاهایی بالدار بودند که موهای سرشان را ماران تشکیل می دادند .دو گوگن نامیرا بودند و گوگن سوم مدوسا نام داشت.
دیونوسوس: خدای شراب
تروا : بزرگترین اسطوره ی یونانی.
کلمه تایپ یا فونت چیزی است که در دوره گوتنبرگ به وجود آمده است و آن به معنی حروف چاپی است .
تایپوگرافی : به معنی کار با تایپ و نوشته در یک اثر گرافیکی است( هنر دیزاین کردن با تایپ است)
تایپ باید در خدمت معنی باشد ، یا در خدمت مخاطب ودر ارتباط با بقیه عوامل تصویری و در هماهنگی با آنها .
تایپوگرافی : بخشی از فرایند دیزاین در امر گرافیک دیزاین است که به طور کلی در خدمت ارتباط است .