کنکور هنر شیراز

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۱۳۷۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درک عمومی هنر» ثبت شده است

Shirazart.blog.ir 

دریافت
حجم: 291 کیلوبایت
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۹:۵۶
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*نامی که هنری راسل هیچکوک تاریخ شناس معماری و فیلیپ راسل معمار برای توصیف معماری پیشرویی که بین سالهای ۱۹۲۰و ۱۹۳۰ در اروپا پدیدار شد ،ابداع کردند .معیار آنان این بود که معماری از درون تا بیرون ساختمان و نمای پیشین آن تاثیر گذار است ،و به جای تلاش برای ایجاد تقارن محوری ،تلاش کردند تا به نوعی نقشه ریزی منطقی دست یابند و تمامی تزئینات اتفاقی را از معماری حذف کنند .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۰:۳۴
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

* نوعی سبک تزئینی که از دوره ی بازگشت بوربون ها در سال ۱۸۱۵ تا سقوط شارل دهم در سال ۱۸۳۰ در فرانسه رایج بود .این سبک شکل تکامل یافته ی سبک پیشین خود یعنی سبک امپراطوری ناپلئون بود ،و از فرم های مآخوذ از نئوکلاسی سیسم بهره می برد ،با این تفاوت که در آن استفاده از چوب های کم رنگ و رنگ های روشن تر ترجیح داده می شود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۰:۲۵
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

* برنامه ریزی کنکور هنر همراه با آزمون و جزوه به صورت آنلاین

* برنامه ریزی توسط مدرس و برنامه ریز کنکور و مدرس دانشگاه های هنر شیراز ،زهرا جوکار انجام می شود .

* جهت مشاوره و برنامه ریزی با شماره ۰۹۱۷۰۵۲۲۱۹۲ تماس حاصل فرمائید. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۲
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۱:۵۷
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*در معماری پارسی ،آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمانی بوده است .از چوب بسادگی می شد برای پوشش دهانه هایی از ۲.۵ تا ۳.۵ گز بهره گیری کرد .ولی در معماری تخت جمشید ،دهانه میان دو ستون را تا حدود ۶ گز ( ۶.۴۰ متر ) رسانده اند و این بزرگترین دهانه چوب پوش در جهان آنروز بود .چنین چوبی در خور این دهانه در ایران یافت نمی شد .از این رو آنها چوب های درخت کُنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رسانده اند و آنرا بکار برده اند .نیز پارسیان اتاق هایی می ساختند که دو ستون در میان آن بود و دو تیر چوبی را بر روی هم با کنف می بستند و روی ستونها می گذاشتند .بدین گونه به توانایی باربری تیر می افزودند .در تخت جمشید، تالار هدیش خشایارشا را با بیست ستون ساخته اند که فاصله زیر سری آنها نزدیک به سه گز و دهانه میان دو ستون چهار گز می باشد .در معماری پارسی نوآوری های شگفتی در ساخت آسمانه تخت بکار برده می شد برای نمونه در تیرریزی آسمانه برای اینکه تیرچه ها در دو دهانه کنار هم ،سنگینی بار را بر روی یک تیر باربر نگذارند ،راستای چیدن آنها را تغییر می دادند .بدین گونه سر هر تیرچه بالشتکی به پهنای یک تیر باربر پیدا می کرد و این برای گسترش بار تیرچه بهتر بود. ( در تخت جمشید در برخی جاها مانند آسمانه خزانه آن ( در زیر زمین ) از تاق پالانه با جهازه بهره گیری شده است .گر چه روشن نیست که پالانه چگونه ساخته می شده ،شاید از چوب برای نعل درگاه آن بهره گیری شده باشد .

بنیاد شیوه ی معماری پارسی از همان ساختمانهای ساده که در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته شده است .اما پدیده تازه ای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی می دهد ،همکاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون در کار ساختمان سازی است .روشن است که کشوری به بزرگی ایران دوره هخامنشی با ملت های گوناگون مختلفی که زیر سلطه داشته ،این کار را می بایست انجام دهد.داریوش اول ،یکی از پادشاهان این دودمان در کتیبه ای بازمانده در شوش این نکته را چنین می آورد :

* این کاخ را من در شوش ساخته ام، آرایه های آن از راههای دور آورده شد .زمین آن تا جایی کنده شد که به سنگ رسید .هنگامی که کندن زمین که گودی آن در برخی جاها چهل اَرَش ( یکان اندازه گیری درازا است و به اندازه فاصله دست ،از آرنج تا نوک انگشتان دست می گفتند .) و در جاهای دیگر بیست ارش بود به پایان رسید ،پی ریزی شد و کاخ روی آن ساخته شد .آجرها به دست بابلی ها قالب گیری و در آفتاب خشک شد، تیرهای چوب درخت سدر از کوهی بنام لبنان آورده شد و مردم آشور آنها را به بابل آوردند و از بابل ،یونانیها و کاریه ( کرخه) آنها را به شوش آوردند .چوبهای ( در و پنجره) از قندهار یا کرمان آورده شده اند .زر از سارد و باکتریها ( بلخ) وارد و در اینجا ساخته شد .سنگ نفیس لاجورد و عقیق از سغدیان وارد و اینجا ساخته شد .نقره و چوب آبنوس از مصر وارد شد .زینت دیوارها از یونان ،عاج از حبشه و آراگونیا وارد و اینجا ساخته شد .ستونهای سنگی از دهکده ای بنام آبی رادو در ایلام وارد و اینجا ساخته شدند .سنگ تراشان ،یونانی ها و ساردی ها بودند .زرگرهایی که طلاها را ساخته اند مادی ها و مصری ها بودند .مردانی که آجرها را ساختند بابلی ها بودند و آنهایی که دیوارها را آراستند مادی ها و مصریان بودند .

* آنچه مهم است گردهم آمدن هنرمندان مختلف و پدید آوردن شیوه ای متناسب و ایرانی است که در آن عناصر گوناگون بصورت منطقی در کنار هم قرار  می گیرند و این هنر است .البته این کار تنها در تخت جمشید انجام نشده است ،در شوش نیز به همین گونه ،همچون ساختمان های تپه ی نوشیجان ساختمانی را ساخته اند ،گر چه بدلیل گرمای زیاد محل ،آن را با طبیعت اطراف وفق داده اند .

* با وجودی که اوزیر( ساختار) ساختمانهای این روزگار از سنگ بوده است اما از دیوار خشتی نیز برای پنام ( عایق) بهره گیری شده تا جایی که در شوش ،دیوار خشتی به ستبرای ۵ گز ( ۵،۳۳متر) و تنها بصورت اسپر ساخته شده است .در تخت جمشید و پاسارگاد نیز از همین پنامها بهره گیری شده است .همین روش در ساخت تیرپوشهای تخت جمشید و دیگر بناها نیز انجام شده است .درست است که الگو از دیگر جاها گرفته شده است ،اما دهانه ها را تا ده متر پهنا ( از محور تا محور ستونها) رسانده اند و این شیوه ساخت برای اولین بار در معماری جهان آن روز رخ می دهد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۹ ، ۱۲:۴۷
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

دریافت
حجم: 908 کیلوبایت
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۹ ، ۲۳:۴۹
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*یکی از ویژگی های ایرانیان کهن و هنرمندان آنها باور به تقلید درست بوده که آنرا بهتر از نوآوری بد می دانستند.تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد ‌.آریایی ها چون مردمی کشاورز بودند و در سرزمینی آباد و خرم زیسته بودند ،خویی آشکار و جو و سازگار داشتند .

* به گمان فراوان آریایی ها هنگام کوچ و گذر از کنار دریاچه ارومیه ،در برخورد با معماری ارارتویی،از آن الگو گرفته و آنرا " برساو"( "برساوکردن" برابر الگو گرفتن از نگاره های طبیعت و دگرگون کردن آنها به ریخت های ناب هندسی است .( برساویدن= بر+ ساویدن یا سابیدن یا زدودن). ایرانیان کهن ،تقلید از طبیعت را ناپسند می شمرده اند .برای همین نگاره ها بگونه " یَله" کار می کردند ( یله یعنی آزاد) که امروز به آن برداشت انتزاعی یا ذهنی می گویند .به قالی هایی که در آنها نگاره های انتزاعی ویله بافته شده " یله باف" می گفتند .رویاروی " گله" که برابر تقلید از نگاره های طبیعت بود .) نگاره های یله ای با خط های بسیار ساده و هندسی کشیده می شوند مانند کُل اسنا ( بز کوهی ایستاده ) ،کُل در ( بز کوهی) .هنر یله پردازی و نگاره های آن به کشورهای دیگر برده شد و دگرگون شده ی آن به ایران باز گشت .مانند نقاشی مانویان که به چین و ژاپن رفت و به گونه ای دیگر به ایران بازگشت و در زمان صفویان ویژگی های ایرانی پیدا کرد .اصولاً نگارگری ،شعری بوده که در ان کلمات ،همان رنگ ها و نگاره ها هستند ،و شعر ،نگاره ای بوده که در آن از کلمات برای بازگویی چیزی بهره برده اند .) کرده اند .مردم ایران از هزاران سال پیش ،از چنین شیوه معماری پیروی می کرده اند، چنانکه مردم ابیانه و افراشته ( در نطنز) هم که نامی از ارارتو نشنیده اند ،چنین کرده اند. نمونه های این الگو برداری هم در معماری و هم نیارش شیوه پارسی یافت می شود که دو نمونه از آنها " تالار ستون دار " و " کلاوه" ها بوده است. 

* نیایشگاه ارارتویان دارای تالاری با آسمانه تخت چوبی بود و چون دهانه آن بزرگ بود .ستون هایی چوبی در میان تالار هم زده می شد .همین روش را آریایی ها در شوش پی گرفتند .البته آنها ستون ها را از سنگ و دیوارهای گرداگرد تالار را از خشت می ساختند که ستبرای ( قطر) برخی دیوارها تا پنج گز می رسید .با بکار بردن خشت و پوشش دو پوسته تلاش می کردند .جلوی ورود گرما به درون را بگیرند .بدین گونه از معماری ارارتویی الگو برداری می شد ،در حالی که ساختمایه ای که سازگار با آب و هوای سرد قفقاز بود ، در شوش دگرگون شده بود .

* ساخت تالار ستون دار با پوشش دو پوسته تیر پوش ،پس از اسلام نیز دنبال شد .نمونه هایی از آن در مسجد جامع ابیانه ،مسجد گزاوشت و مسجد میدان در بناب یافت می شود .

* کلاوه های ارارتویی به گونه ای دیگر در معماری پارسی ساخته شد .نمونه این الگو برداری ، ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم است که ساختمانی چهار گوشه سنگی که درگاه آن بلندتر از کف زمین است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۹ ، ۲۲:۱۵
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*هزاران سال پیش دسته ای از نژاد هند و اروپایی در تاریخ ناپیدایی از تیره اصلی خود جدا شد و در سرزمینی از آسیای مرکزی خانه گزیده و چون دو ملت هندی و ایرانی از آن پدید آمد ،مردم شناسان آنها را نژاد هند و ایرانی خوانده اند. سپس یک دسته بزرگ از آنها بنام "سّکا" جدا شد که خود به دو دسته دیگر تقسیم شد و یکی از آنها تیره " اّری" یا " آریا" بود .

* این تیره پس از چندی به انگیزه های ناپیدایی ،شاید بعلت افزایش جمعیت و ناسازگاری با محیط بومی، به چند دسته بزرگ تقسیم شد ،دسته ای از کو۶ های هندوکش گذشت و به دره رود سند روی آورد و دسته دیگر در بسیاری از سرزمین های خرم و سرسبز میان رودهای سیحون و جیحون بر جا ماند .تا اینکه نزدیک به ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد به ایران کنونی روی آورد . 

* نخستین جایی که بر پایه ی نوشته اوستا زاد بوم این تیره بود، سرزمین " آییرن ویچه" یا " ایران ویچ " بود که به گمان بیشتر پژوهندگان همان سرزمین خوارزم است .دسته های گوناگون این تیره پس از کوچ بزرگ از ایران ویچ ،کم کم در سرزمین های سغد،مرو و هرات ،کابل ،هیرمند و سپس در تمام مشرق ایران یعنی خراسان و رود جیحون و ریگزار خوارزم خانه گزیدند. این سرزمین ها کهن ترین جایگاه کوچندگان آریایی بود .

* در مرحله دوم کوچ ، آریاییان به دامنه های جنوبی البرز و سرزمین های خرم آذربایجان رو آوردند و تا کوه های قفقاز هم رفتند و تیره دیگری از آنان به سرزمین های جنوبی ایران رو کردند .

* آریایی ها در کوچ بزرگ خود در برخورد با دیگر تیره ها ،همچون برخی ملت های آن زمان به جنگ و خونریزی نمی پرداختند .برای نمونه آشوری ها در میانرودان در حمله های خود همه چیز را نیست و نابود می کردند .ولی آریایی ها به هر جا که می رسیدند پس از چیرگی بر مردم از در آشتی در آمده و از دانسته ها و تجربه های آنان بهره می بردند .

از اوایل قرن هفتم پیش از میلاد یکی از سران تیره های روسای قبائل ماد بنام " دیاکو" ،فرمانروایی را در آن سرزمین بدست گرفت و دودمان مادها را پایه گذاری کرد .آنها از ۷۲۸ پس از میلاد تا ۵۵۰ فرمانروایی کردند .در سال ۶۰۵ پس از میلاد هوخشتره دولت آشور را بر انداخت .اهمیت و شهرت جهانی ایران از همین هنگام آغاز شد ، زیرا پیروی بر آشوریان تاثیری شگرف در میان تمدنهای بزرگ آن زمان گذاشته بود .دولت ماد هم در سال ۵۵۰ پیش از میلاد بدست هخامنشیان بر افتاد و جزءدولت پارس گردید .دولت پارس از سال ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد بر بخش قسمت بزرگی از سرزمینهای هندوستان و آسیای مرکزی تا کشورهای شمال آفریقا در کنار دریای سرخ و تمام بالکان تا داخل شبه جزیره یونان فرمانروایی می کرد .یکی از ساختمانهای بازمانده از مادها تیه نوشیجان است که از سده ۷ تا ۸ پیش از میلاد بر جای مانده است.ساختمان مرکزی آن ، دارای چند تالار است که این کشیدگی منطق ایستایی نیز دارد .تاق ها از گونه جناغی هستند که به روش ضربی آجر چینی شده اند ، گر چه روشن نیست چرا رج های آجر در آنها پشت سر هم و پله پله چیده شده اند و در یک رده افقی نیستند در حالی که می بایست در یک رده چیده می شدند .دیوارها به اندازه کافی ستبر ساخته شده اند تا بتوانند جلوی رانش تاق ها را بگیرند ‌.گرداگرد ساختمان تاقنماهایی با چفد جناغی زده شده که اگر با بررسی های باستان شناسی تاریخ آن روشن نمی شد ،ممکن بود آنها را از چفدهای دوره ی صفوی بدانند .

* طرح این گونه ساختمان بعدها پس از اسلام در آرامگاه شیخ علاالدوله بیابانکی در صوفی آباد سمنان ،و نیز در آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی در خرقان نزدیک شاهرود و در برخی چکادها و کلاه فرنگی ها دوباره بکار گرفته شده است .موزه ایران باستان از روزگار معاصر با این طرح ساخته شده است .

* نمونه دیگر معماری مادها استودانها هستند .در آن زمان بدترین کارها را آلوده نمودن چهار عنصر آب،خاک،آتش،هوا می دانستند و به همین دلیل مردگان را خاک نمی کردند .هر چند شواهدی هست که نشان می دهد آریایی ها در زمانی مرده ها را به خاک می سپرده اند ،اما دلیل روشنی برای آن یافت نشده است. البته به گونه ای دیگر در شمال ایران سکاها نیز چنین می کردند و بستگان مرده خود را در بیابان رها می کردند ،که کوروش این کار را بر انداخت .بعدها در روزگاری در ایران تمدن پیشرفته تری داشت ( دوره ی هخامنشی ) کسی که از دنیا می رفت را روی شبکه فلزی و آهنی ( هر چند که فلزات نیز از سنگ بدست می آمده اند ) در کریاس خانه می گذاشتند .نساکشها( کسانی که مرده ها را حمل میکردند، نساکش نامیده می شدند و مورد کم توجهی مردم قرار می گرفتند .برای مثال حتی نمی توانستند در آبادی بروند .) مردگان را در دخمه ها می گذاشتند .دخمه ها( واژه دخمه به چند معنی گرفته شده است .بعضی می گویند دخ یعنی داغ ،و لذا شاید مردگان را می سوزاندند ،اما چون آتش نیز مقدس بوده این تعبیر احتمالاً درست نمی باشد .گفته دیگری دخ را به معنی دورانداختن می داند که در اینجا معنی دور افتاده را می دهد .) را معمولاً در بیرون آبادیها و در میان صحرا می ساختند .شکل آنها همچون برجی گرد بوده که در نداشته و با نردبان آهنی از آن بالا رفته ،مرده را درون آن برده و آنرا به سنگ می بستند تا جانوران لاشخور نتوانند استخوان آنها را همراه گوشت بکنند .این استخوان را سپس تمیز کرده ،در جعبه سنگی در داری ( مانند صندوق) قرار داده و در جایی بنام" اُسدان" ( استخوان دان) یا "اُستودان" می گذاشتند تا با خاک تماس پیدا نکند. آثار زیادی از این گونه استودانها که بر دامنه کوه کنده شده در ایران یافت می شود بنای دکان داوود در نزدیکی سر پل ذهاب از پیش از هخامنشیان مانده است .در جلو دو ستون دارد و در بیرون آن نقش یک مادی دیده می شود .نمونه های دیگر استودان در فخریکه در کردستان ،سکاوند در نزدیکی سقز ،داو دختر و صحنه می باشند .در نقش رستم از دوره داریوش و اردشیر چند استودان بر جای مانده است .این آثار اتاقک هایی هستند که درون سنگها تراشیده شده اند و زیر و روی درگاه آنها را صاف کرده تا قابل دسترسی نباشند.درون آنها استخوانها را می گذاشتند .گاهی این استودانها بصورت برج ،مانند آنچه در کعبه زرتشت است بوده اند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۹ ، ۲۱:۱۴
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*ایلامیان مردمی بودند که نژادیان ناشناخته مانده است. آنها تا حدود از فرهنگ سومری تاثیر پذیرفته بودند و همچون آنها به چند خدا باور داشتند. ایلامیان از هزاران سال پیش در دشت خوزستان خانه گزیده بودند و فرمانروایی داشتند. آنها همیشه در برابر حملات ساکنین بین النهرین بخصوص آشوریان بودند و سرانجام در میانه سده ی هفتم پیش از میلاد بدست آنها بر افتادند. 

* مرکز تمدن ایلامی شهر شوش بود که تاریخی چند هزار ساله داشت و دارای همه ی عناصر حکومتی بود مانند، ارگ و بویژه یک نیایشگاه بنام زیگورات، که شباهت نزدیکی به معماری پیشرفته سومریان دارد. در هفت تپه خوزستان، باز مانده معماری ایلامی هنوز برجاست و نمودار پیشرفت در فن ساختمان است. ساختمانهای آنها طراحی راست گوشه داشت و آسمانه بیشتر دارای تاق ضربی بود و همچنین از تیر و آسمانه تخت هم بهره گیری می کردند. 

* یکی از بازمانده های ارزشمند معماری ایلامی نیایشگاه یا زیگورات چغازنبیل در نزدیکی شوش است که از ۱۲۵۰پیش از میلاد بر جای مانده است. این ساختمان دارای چند آشکوب است که همگی از خشت ساخته شده و روی آن با آجر نماسازی شده است. هر آشکوب از زیری کوچکتر شده و ساختمان را پله پله نشان می دهد. گفته شده این ساختمان از نخست دارای یک آشکوب بوده که گرداگرد یک میانسرا ساخته شده بود و سپس سکوهای بعدی درون میانسرا، هر کدام بطور جداگانه بالا آورده شده اند. از آجر لعابدار آبی و سفید در نما بهره گیری شده و روی برخی آجرها خط میخی کنده شده است. در نزدیکی این نیایشگاه، ساختمان پالایش آب شهر ساخته شده بوده که نمودار پیشرفت تمدن ایلامی است. 

* از دید نیارشی، یکی از کهن ترین تاقهای تیزه دار هنوز در چغازنبیل و آرامگاههای پیرامون آن بر جای مانده است. روش ویژه آجر چینی تاق بگونه " هره" است که به آن رومی می گویند. شاید نخستین بار در آرامگاههای بیرون شهر دورانتاش با آجر های بزرگ و ملات قیر طبیعی ساخته شده و این زمانی بوده که رومیان زندگی ابتدایی داشته اند. ساختمایه آنها بیشتر خشت و آجر و ساروج و دیگر ملات ها بوده است. 

* ایلام تمدنی تقریبا ناشناخته مانده است. با این وجود ،آنها در میان مردم خاور نزدیک، فرهنگی برجسته و تاریخی داشتند که بیشتر از دو هزار سال را در بر می گیرد. قسمت شرقی شوش زیر خاکریزهایی قرار گرفته که صدها متر طول و در قسمتهای حدود ۴۰متر ارتفاع دارد. این کوه خاکریز تمامی آن چیزی است که از شهری که روزی شهر مهمی بوده، بر جا مانده است. 

* چغازنبیل در فاصله ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شوش، نه چندان دور از ساحل طرف راست رود دز، قرار دارد .شاه اونتاش ناپریشا در حدود ۱۲۵۰ ق.م در آنجا یک شهر مقدس (دورانتاش) را بنا گذاشت که در مرکز آن برج بلند چند پله ای ( به بابلی زیگورات) قرار داشت .

* هر تلاشی برای ردیابی نژاد ایلامی با دشواری مواجه می شود. هر چه منابع موجود را بیشتر بررسی می کنید، بیشتر این تصویر را پیدا می کنید که ایلامی ها، ایلامی بوده اند ،نژادی با استقلالی خدشه ناپذیر. اطلاعات درباره ی زندگی روزمره ی ایلامیان را از مهرهای سومین هزاره می توان یافت. طبق این مهرها سیلوها از خشت خام ساخته شده و بوسیله یک دسته طولانی از گنبدها پوشانده شده است. قسمت خارجی دارای شیارهایی است که میان این شیار و سقف صاف سیلو یک دسته از سوراخهای هواکش قرار گرفته است .

مقصد مطلوب مسافرتهای زیارتی در میان ایلامیان چون دیگر اقوام در بین النهرین، مکانهای مرتفع، یا معبد بلندی در شهر یا زیارتگاهی در قله یک کوه، در فاصله ای دور، در روستا بود .از این نمونه معبدی است که در شکوه سادگی اش در دهکده ی سِتولان، بین باشت و نورآباد، و در واقع در میان انشان، محفوظ مانده است .ایلامیان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته و وقتی یک ایلامی می مرد، حتی اگر فقیر بود در قبرش یک کوزه یافت می شد. 

* ورود معابد ایلام بوسیله ی مجسمه های شیر، گاو تر و نوعی سگ محافظت می شد. احتیاجی نبود که این مجسمه ها ابعاد عظیمی داشته باشد. 

* در تصویر پایین که مربوط به یک مهره متعلق به هزاره ی سوم قبل از میلاد است، معبدی در ایلام قدیم بصورت یک بنای مربع مستطیل مرتفع بر یک شالوده ی ایوان دار نشان داده شده است. آجر کاری قسمت جلو دارای روزنه هایی بوده است و در قسمت پشت ممکن است پلکانهایی برای دستیابی به معبد وجود داشته باشد. در خود معبد دو چارچوب در بلند را می بینیم که فقط در سمت چپی این دو عملا به عنوان در ورودی مورد استفاده قرار می گرفته است- یک پرده ی نی ای آن را تا حدی از نور آفتاب محافظت می کرده است- در عین حال در سمت راست ممکن است فقط یک در ظاهری باشد. آسمانه معبد صاف و متشکل از چند ردیف تیر چوبی بوده است. درون معبد به وسیله ی یکدسته پنجره های مربع شکل که میان در و سقف قرار داشت، روشن و تهویه می شد. جالب ترین ویژگی معبد سه شاخ بزرگ است که در هر طرف دیوارهای معبد نصب شده است. سنگ نبشته های ایلامی میانه ثابت می کند که این شاخها جزء مهمی از هر معبد را می ساختند چون نماد الوهیت بود. 

* به نظر می رسد که ایلامیان به عنوان یک اصل، از طریق مورب نه مستقیم، وارد معابد خود می شده اند ،برای نمونه هیچیک از هفت دروازه ی چغازنبیل و هیچ یک از مسیرها مستقیما به طرف معابد زیگورات نمی رود، چرا که این امر توهین به این معابد تلقی می شده است. 

* زیگورات به وسیله ی دیواری احاطه شده بود، داخلترین سه دیواری که در دورانتاش قرار داشت ، هفت دروازه داشت .بزرگترین دروازه از این هفت تا ، دروازه ی شماره چهار در طرف سمت جنوب شرقی در طرف راست " دروازه گاری" است که به دروازه ی شاه نام گذاری شده است .همه ی دروازه ها آجر فرش شده اند .در کنار دروازه ها معابدی برای خدایان قرار دارد برای نمونه معبد خدایی بنام هومیان در کنار دروازه ی هفت قرار دارد .

* بزرگترین نمونه ی معماری ایلام ،زیگورات چغازنبیل است.زیگوراتهای بین النهرین ،حتی بزرگترین آنها در اور، به مراتب از زیگورات ایلام در هم شکسته تر و جبران ناپذیر تر است .علاوه بر این ،روشن است که هر جا محل و شکل زیگوراتها مطرح بوده ،ایلامیان مستقل الرای به میزان قابل توجهی از بین النهرینی ها فاصله گرفته اند .* طرح اصلی زیگورات مربعی با اضلاع ۱۰۵ متر است .گوشه های مربع اصلی دقیقا در جهت چهار جهت اصلی است .زیگورات دورانتاش در دو مرحله زمانی مجزا ساخته شد .اولین مرحله ی ساختمان ،فقط آن قسمت از محوطه ای که در تصویر ۱۰-۲ بازسازی شده ،ساخته شده است .اولین طبقه زیگورات که مربعی به ارتفاع ۸ متر بود ،در اطراف یک محوطه ی داخلی ،و با آجرهای پخته مفروش شده ،بالا رفته بود ،این طبقه در سه طرف ۸ متر ارتفاع داشت و در طرف چهارم ،طرف شمال شرق ،۱۲ متر .می توان آن را با تفکیک از قسمت جنوب شرقی یا قسمت شاه ،قسمت تماشاگران نامید .مربع طبقه ی اول ۲۸ اتاق دارد که به بسیاری از آنها فقط از طریق پلکان هایی که از طبقات بالا می آید ،می توان دسترسی داشت .در مرحله ی دوم ساختمان ،طبقه ی دوم ،سوم و چهارم زیگورات ساخته شده اند .هر طبقه از روی سطح محوطه جداگانه ساختار شده و بالا رفته است به طوری که از طبقه ی اول به صورت چند قوطی توی هم بنظر می رسیده است .روی طبقه ی چهارم ، بزرگترین بنا ،معبد بزرگ اینشوشیناک قرار می گرفت .هیچ چیز جز کاشی هایی که از آن سقوط کرده بر جای نمانده است .سطح طبقه ی چهارم مربعی به اضلاع ۳۵متر بود و بنابراین معبد عالی( بالا) ممکن است ابعادی به اندازه ی ۲۰ ×۲۰ متر داشته است .کف طبقه ی چهارم احتمالا در ارتفاع ۴۲.۵ متری قرار گرفته بوده،شواهدی در دست است که زیگورات عرضی دو برابر ارتفاعش داشته است .به این ترتیب می توانیم برای معبد بالا ارتفاعی برابر ۱۰ متر در نظر بگیریم ،که به این ترتیب عرض آن دو برابر ارتفاعش خواهد شد.

* در وسط هر یک از چهار طرف زیگورات یک مجموعه پلکان وجود دارد .همه ی این پلکانها به طبقه ی اول منتهی می شود و در طرف شمال شرق و طرف شمال غرب ،فقط تا طبقه ی دوم منتهی می شود .از این میان پلکانهای قسمت جنوب شرق به نظر می رسد جالب ترین آنها بوده است .این پلکانها در مقابل دروازه ی شاه در زیگورات شروع می شود و مستقیما به طبقات اول ،سوم و چهارم می رسد و بالاخره یک پلکان پنجم در طبقه ی چهارم به در ورودی معبد بالا منتهی می شد .سه بعدی برش خورده از معبد چغازنبیل ،در این نگاره ساختمان قوطی وار هر طبقه مشخص شده است.( ترسیم از اشکان افشاری)

*در سده های نهم و هشتم ق.م در شمال باختری ایران و خاور آناتول،اقوام ارارتو با فرهنگی پیشرفته زندگی می کردند. آنها بومیانی بودند که از پیش از کوچ آریایی ها در ایران زندگی می کردند .تمدن آنها از تمدنهای آشوری و بابلی گرفته شده بود .آنها تا اواخر سده ی هفتم ق.م که ارمنی ها حکومت وان را برانداختند حکومت کردند .

* روش نیارشی ساختمانهای ارارتوها ،تیر و ستون با آسمانه تخت بوده است ساختمانهای آنها چهار گوش بوده و نمایشگاههایی با تالاری ستون دار داشتند که بیشتر بر روی سکو ساخته می شده است .آنها ستونها را با سر ستونهای پیچک دار می آراستند و ساختمایه ( مصالح) اصلی اشان سنگ و چوب بوده است .آنها گونه ای ساختمان داشتند بنام " کلاوه" که ساختمانهایی دو طبقه بودند و بدلیل امنیت تنها در طبقه بالا زندگی می کردند و با نردبان به آن دسترسی داشتند .طبقه پایین انبار بوده است .از نمونه های ساختمان های ارارتویی می توان آثار تپه حسنلو از سده ی نهم ق.م و دژهای پیرامون دریاچه وان را نام برد.

  • خلاصه مطالب ایلامی ها 
  • ​​​​​​​الف : ایلام آغازین 
  • ب: ایلام میانی
  • ج: ایلام نو 
  • ایلام آغازین : یکی از کهن ترین تمدن های فلات ایران باستان تمدن ایلام است .که از ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد به وجود آمد و آن را ایلام آغازین می گویند .در این زمان بشر زندگی کوچ نشینی و غارنشینی را رها کرده و با کشاورزی در یک منطقه زمین گیر شده است و این نشان می دهد که اجتماعات شهری و تشکیل دولت شهرها در این زمان شروع شده است .
  • ایلام میانی: ایلام در سده های ۱۲ و ۱۳ ق.م ،"ایلام میانی" نام گرفت و تحت حکومت پادشاهان قدرتمند خود قوی ترین دولت آن زمان را به وجود آورد. 
  • ایلام نو: در نیمه ی ابتدای هزاره ی اول ( حدود ۷۰۰ ق.م)که به دوره ی " عیلا م نو" معروف است .دولت ایلامی با ظهور مادها و پارس ها در غرب و جنوب ایران ضعیف شد و در سال ۶۳۹ ق.م آشوریان به سرکردگی پادشاهی قدرتمند به نام " آشوربانیپال" ،تمامی مناطقی را که در دست ایلامی ها بود تصرف نمودند و آسیب های فراوانی براین تمدن وارد کردند .
  • نکته: جدا کردن مباحث مربوط به تمدن بین النهرین و ایران باستان بسیار دشوار است .بسیاری از آثار به دست آمده از بین النهرین در سرزمینی پا به عرصه ی وجود گذاشته که امروز ایران خوانده می شود .پس بین ،هنر ایران و بین النهرین پیوند متقابل وجود داشته است .
  • نکته: مرکز حکومت ایلامیان خوزستان  " شوش" بود و مهم ترین مناطقی که متعلق به ایلامی ها بود و اکنون آثاری از این مناطق به دست آمده است عبارتند از : 
  • شوش،هفت تپه،چغازنبیل در دشت خوزستان 
  • نکته : شوش به دلیل قدمت زیادش به مادر شهرهای جهان معروف است .

​​​​​​​* معماری ایلامی : 

  • از آثار معماری ایلامی می توان به زیگورات چغازنبیل ،معبد نیهورساگ در شوش و معبد تبتیاوهاراشاره نمود .ولی مهم ترین بنای به جا مانده از ایلامیان زیگورات چغازنبیل در نزدیکی شوش است که قدیمی ترین بنای ایران باستان به حساب می آید.

​​​​​​​* زیگورات چغازنبیل 

  • جایگاه اینشوشیناک یا الهه ی ایلامی ها بوده است و در زمان انتاشگال( پادشاه عیلا م) ساخته شده است .
  • این زیگورات که گواه استواری بر قدرت و غنای فرهنگ این سرزمین است ، مربوط به ۱۲۵۰ سال قبل از میلاد می باشد .
  • در شهرهای دورانتاش ( چغازنبیل) قرار داشته است ( در دشت خوزستان نزدیک شهر شوش و در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی هفت تپه واقع شده است )
  • قدیمی ترین طاق قوسی شکل ( گهواره ای ) را می توان در سقف پله های این بنا مشاهده کرد .
  • مساحت این بنا ۱۰۰×۱۰۰ متر و مساحت حصار بیرونی آن ۴۰۰×۴۰۰ متر است ( دقت داشته باشید در منابع متفاوت ابعاد متفاوتی ذکر شده است .) 
  • مصالح به کار رفته در این بنا خشت خام و آجرهای پخته ی معمولی است و اولین آجر لعابدار نیز از این بنا به دست آمده است .
  • بر روی آجرهای نما خطوطی به شکل خط میخی که همان خط ایلامی است حک شده است .
  • این بنا ۵۰ متر ارتفاع دارد و به صورت پله پله و چهارگوش ساخته شده و دارای ۵ طبقه بوده است .
  • این بنا از سوی سازمان یونسکو به عنوان بنای جهانی شناخته شده است. 

​​​​​​​* سفالگری ایلامی : ​​​​​​​

  • مضمون نقوش آثار سفالی این دوره را حیوانات تجریدی و اغراق آمیز ( از جمله نقش مار ،مرغابی و دیگر جانوران و بیشتر از همه نقش بز) تشکیل می دهد .جام سفالین معروف و زیبای شوش ( ۴ تا ۵ هزار سال ق.م) هم اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری می شود .اما سایر ظروف سفالی مشهور تمدن ایلامی در موزه ملی ایران قرار دارند .
  • در سفالینه های شوش کوزه ها از حد عادی بزرگتر و از نظر ساخت ظریف ترند و برای حمل آسان دارای لبه و دسته ساخته شده اند .
  • در آثاری که از شوش و هفت تپه بدست آمده ،قطعاتی از سفال لعابدار و مجسمه های لعابدار نیز دیده می شود .
  • در این دوره رشد تفکر انتزاعی در نزد بشر ،رشد قابل توجهی کرد .به عنوان مثال در نقش روی فنجان شوش بیشتر شکل ها اندام بالاتنه یک حیوان خیالی را تشکیل می دهد و چنین به نظر می آید که در دام‌کشاورز عصر نوسنگی افتاده است .طراح با الهام از تله و حیوانی که در آن به دام افتاده است این طرح بی نظیر را رقم زده است .سفالینه های کشف شده مربوط به تمدن ایلامی 

*پیکره سازی و نقش برجسته ی ایلامی :

  • در پیکره های تمدن ایلامی تاثیر آشکار هنر بین النهرین دیده می شود .اما مهم ترین نکته تاثیر مذهب ایلامیان بر هنر آنهاست .اکثر مجسمه ها گویی در برابر چیزی احترام می گذارند و این نکته در مجسمه ی مرد نیایشگر به خوبی آشکار است .تصویر سوم ،مرد نیایشگر 
  • لوح سنگی بانوی ایلامی در حال نخ ریسی از ارگ شوش به دست آمده است .در این نقش برجسته یک بانوی ایلامی به همراه ندیمه اش نشان داده شده است .
  • از ملکه ناپیراسو همسر اونتاش گال پادشاه ایلامی بنیانگذار شهر دورانتاش ( چغازنبیل ) مجسمه ای بر جا مانده است که از محل گردن شکستگی دارد و سر آن مفقود شده است .این مجسمه از برنز ساخته شده و از معبد نیهورساگ در شوش کشف شده و اینک در موزه ی لوور پاریس نگهداری می شود .تصویر آخر ملکه ناپیرآسو است .
  • ظرفی به شکل پرنده از جنس سنگ متعلق به شوش ( ایلامیان) 

​​​​​​​نکته: قانون نامه ی حمورابی در کاوش های دمورگان در تپه ی ارگ شوش در سال ۱۹۰۲ میلادی کشف و به موزه ی لوور فرانسه فرستاده شد .خط این نوشته از نوع میخی بابلی کهن است .این اثر به همراه آثار ارزنده ی دیگری توسط شوتروک ناهونته پادشاه ایلامی در سال ۱۱۶۰ پیش از میلاد طی جنگ سختی به غنیمت گرفته و به شوش آورده شد .

*خط در تمدن ایلامی :

  • خط تمدن ایلامی متاثر از میخی بین النهرین بوده است و به آن ایلامی مقدم گفته می شود .
  • تصویر ۱ از سمت چپ : طرح گل نوشته مکشوفه از شوش به خط پیش ایلامی( مربوط به متون تجاری و اقتصادی)
  • تصویر۲ از چپ: طرح گل نوشته از نوع خط پیش ایلامی مکشوفه از شوش 
  • اولین تصویر از راست : خط ایلامی مقدم مکشوفه از شوش مربوط به اواخر هزاره ی سوم قبل از میلاد ( رابطه ی ظریف میان خط و نقاشی در این تصویر به خوبی پیداست. ) 
  •  
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۵:۴۸
زهرا جوکار