دریافت
عنوان: زندگی نامه سالوادور دالی ، هنرمند سورئالیسم
حجم: 247 کیلوبایت
Shirazart.blog.ir
مارک شاگال، نقاش و هنرمند فرانسوی در هفتم جولای سال ۱۸۷۷ در بلاروس متولد شد .او را نقاش خیال ها و خاطره ها می دانند .شاگال گر چه در طول دوران زندگی اش دو جنگ را تجربه کرد ولی هرگز امیدش را در دستیابی به آرامش روح بشری از دست نداد .این هنرمند ، نقاشی را از سن نوزده سالگی زیر نظر یک استاد محلی آغاز کرد.
علاقه وی به یاد گیری رموز رنگ و نور او را واداشت تا ظرف مدت چهار سال زیر نظر چهار استاد مختلف در سنت پترزبورگ تعلیم ببیند .بعد از آنکه نقاشی را بعنوان حرفه دائمی اش برگزید سنت پترزبورگ را به مقصد پاریس ترک کرد تا به جمع اعضای گروه هنر مونت پارنتس بپیوندد .
پاریس در آن زمان کانون گردهمایی هنرمندان ، نویسندگان و شاعران بود .در همین زمان بود که با گیوم آپولینر ، شاعر ادیب ، آشنا شد و این دوستی سال ها ادامه یافت.
او در سال ۱۹۲۰ بر آن شد تا خاطراتش را به رشته تحریر در آورد .این دست نوشته ها کم کم شیوه ای منسجم تر یافت و به صورت نقد هنری ، قطعه ادبی و یا شعر در روزنامه های پاریس به چاپ رسید . با شروع جنگ جهانی دوم، شاگال و خانواده اش ، راهی آمریکا شده و در آنجا سکنی گزیدند .مرگ همسرش که همواره همراه و مشوق وی در خلق آثار هنری اش بود او را سخت درمانده کرد و راهی جز بازگشت به فرانسه برای خود ندید .تئاتر درمانی شیوه ای بود که او برای درمان رنج های روحی و ناشی از جنگ و مرگ همسرش انتخاب کرد و در مورد او این روش بسیار کارامد بود.آثاری که بعد از این دوره خلق کرد شالوده ای از امید به زندگی ، عشق به نور ، زیبایی و طراوت حیات بود.
وی با تاکید بر این عقیده که ماده ای که مرا جذب کند برای خلق اثر هنری به کار می بندم ، به سراغ مجسمه سازی ، دیوار نگاری با سرامیک و هنر نقاشی پشت شیشه رفت .امروزه آثار جذاب و رنگارنگی از این هنرمند برجسته فرانسوی در اماکن هنری ایالات متحده به جای مانده است که از آن جمله می توان به دیوار نگاره بزرگی در ساختمان اپرای متروپولیتن نیویورک اشاره کرد.آثار شاگال ، را در حیطه هنر مدرن می توان مورد بررسی قرار داد .موضوعاتی که او به سراغ آن رفته ، بر گرفته از داستان های فولکلور و افسانه ها و اسطوره هاست .
اشکال و اجسام و حیوانات در نقاشی های شاگال معنای ثابتی دارند . اسب به معنای آزادی ، پنجره نمادی از احساس رهایی ، گاو سمبل قدرت و درخت به نشانه زندگی در آثار شاگال به وفور دیده می شود . در سال ۱۹۶۷ سازمان ملل متحد برخی از آثار شاگال را بر روی تمبر منتشر ساخت.موزه دائمی آثار این هنرمند در سال ۱۹۷۳ در نیس فرانسه تاسیس شد.
استاد تابلوی " عصر عاشورا " را بهترین کاری می داند که تا به حال انجام داده است .او درباره ی خلق این اثر فرموده است: " سه سال پیش از انقلاب ، روز عاشورا ، مادرم گفت : برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی . گفتم: من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت . رفتم اتاق ، اما خودم ناراحت شدم .حال عجیبی به من دست داد ، قلم را برداشتم و تابلوی" عصر عاشورا" را شروع کردم .قلم را که برداشتم همین تابلویی شد که الان هست، بدون هیچ تغییری ، الان که بعد از ۳۰ سال به این تابلو نگاه می کنم ، میبینم اگر می خواستم این کار را امروز بکشم ، باز هم همین تابلو به وجود می آید ، بدون هیچ تغییری ، یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه ام می گیرد....."
فرشچیان این تابلو را در سال ۱۳۶۹ به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرد .فرشچیان آثار دیگری نیز درباره عاشورا و موضوعات تاریخی دیگر دارد ، اما تابلوی " عصر عاشورا" به دلیل تاثیر گذاری خاص خود ماندگار شده است.
بر دروازه ی ابدیت نقاشی رنگ روغنی از ونسان ون گوگ است که در سال ۱۸۹۰ کشیده شده است. ون گوگ این نقاشی را زمانی که در جنوب فرانسه بسر می برد و حدود دو ماه پیش از در گذشتش کشید .این نقاشی پیر مردی را نشان می دهد که بر روی صندلی نشسته است ، بازوانش را بر روی دو زانوی خود قرار داده و صورتش را در میان دستانش پنهان کرده است .
ون گوگ در دهه ی ۱۸۸۰ میلادی و پیش از کشیدن نقاشی اصلی چندین کار مشابه بصورت چاپ سنگی خلق کرده بود. این کارها امروزه در مجموعه ها و موزه های گوناگونی نگهداری می شوند . یک تابلو از این مجموعه نیز در موزه هنر های معاصر تهران نگهداری می شود که زیر آن با " ونسان" امضا شده و در گوشه ی سمت چپ پایین آن عبارت " بر دروازه ی ابدیت" با جوهر مشکی نوشته شده است.
کیاروسکورو یک تکنیک عکاسی و استایل است که خیلی اوقات به آن " نور خیلی کم-extreme low key " نیز گفته می شود . در حالیکه لفظ کیاروسکورو از دوره رنسانس سرچشمه می گیرد و اغلب به نقاشی و ترسیم مربوط می شود ، که به دنیای عکاسی نیز ورود پیدا کرده و می توان به سادگی آن را تضاد یا کنتراست های شدید بین قسمت های تیره و روشن یک عکس معنی کرد.
طراحانی که گوت فشن را به Runway آوردند:
Karl lagerfeld
Alex ander mcqueen
Gareth pugh
Christian lacroix
Rick owens
Ann demeulemeester
Rodarte
Hedi slimane
John richmond
John galliano
Olivier theyskens
Yohji yamamoto
Marc jacobs
Jean- paul gaultier
Claud montana
Thierry mugler
Riccardo tisci
Stefano pilati
طراح جواهراتHanna hedman
Helena horstedt
همان گونه که میبینید طراحان بسیاری این سبک را در کالکشن خود جا داده اند و هر از گاهی با سبک های گوناگونی دفیله های( defile) خود را تغییر می دهند . ولی برخی دیگر به سبک خود وفادار می مانند . مانند Gareth pugh که همیشه dark و وهم آلود کار می کند .
طراحان برای بقای خود در صنعت مد باید هر گونه سبکی را در رزومه خود داشته باشند تا بتوانند میان رقیبان زنده بمانند.
سبک گوت یا فشن گوتیک به سبک پوششی گفته می شود که توسط اعضای خرده فرهنگ گوت ( Goth subculture) استفاده می شود . تاریکی، ناخوشایندی و بعضی اوقات بدن نمایی از ویژگی های این سبک است.سبک گوتیک شامل رنگ کردن مو به رنگ سیاه ، موجدار کردن مو، لب های سیاه و لباسهای سیاه است .در طراحی این سبک از ویژگی های سبک پانک، ویکتوریایی و الیزابتی بهره گرفته شده است . ریشه های سبک معاصر گوت را باید در فرهنگ عزاداری عصو ویکتوریا جستجو کرد .
خرده فرهنگ گوت شورشی است علیه مدهای جذابی که از دیسکو های ۱۹۷۰ به وجود آمده اند. موهای سیاه ، لباسهای تیره و صورتهای رنگ پریده مضامین پایه ای برای طراحان سبک گوتیک هستند . به صورت شگفت انگیزی خرده فرهنگ گوت را نگاهی اغراق آمیز و عمدی به سیاهی دانست .همچنین آرایش ها و رنگ لباس ها و رنگ پریدگی صورت را می توان نسخه امروزی شده اواخر سبک ویکتوریایی دانست.