کنکور هنر شیراز

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

Shirazart.blog.irمکتب آتن( school of Athens ) یکی از معروفترین آثار نقاش رنسانس ایتالیایی، رافائل( 1483_1520 م) است که در خلال سالهای (1509_1511م) به عنوان بخشی از نقشهای دیواری کاخ پاپ در واتیکان خلق شده است.این اثر به عنوان شاهکار رافائل و تجسمی تمام عیار از روح کلاسیک دوران اوج رنسانس ( High Renaissance) شناخته می شود ، زمانی که پاپ جولیوس دوم به تشویق هنرمندان بزرگی چون رافائل ، لئوناردو داوینچی ، دل سارتو و میکل آنژ پرداخت و شهر روم ، عملا جایگزین شهر فلورانس در تمرکز آثار هنری اروپا در طول سالهای رنسانس شد .

در این اثر ، چهره های مختلفی از مشهورترین فلاسفه یونان باستان ، دانشمندان و دیگر شخصیتهای شناخته شده به تصویر کشیده شده اند .به دلیل اینکه خود رافائل به طور صریح به نام شخصیتهای موجود در اثر اشاره نکرده است و یا منبع مشخصی درباره ی این اثر و نامگذاری شخصیتهای آن وجود ندارد ، تشخیص آنها همواره با شباهتی همراه بوده است ، با این حال توافقی کلی در نامگذاری این عده وجود دارد .

به عبارت دیگر از سقراط ، افلاطون و ارسطو تا فیثاغورث ، اپیکورس ، زنون رواقی ، بطلیموس، اقلیدوس، زرتشت و ابن رشد ، همگی در این نقاشی دیده می شوند .

این نقاشی در کاخ واتیکان ، محل اقامت پاپ قرار دارد . شیوه نقاشی فرسک (freasco ) نامیده می شود که بدلیل شیوه خاص اجرای آن به بخشی از دیوار تبدیل شده و برای مدتها باقی می ماند .این نقاشی جزو مجموعه ای است که به آنها اتاقهای رافائل گفته می شود.بخشی از نقاشی مکتب آتن، اثر رافائلدر مرکز نقاشی افلاطون ( سمت چپ) و ارسطو ( سمت راست ) قرار دارند .افلاطون با دست به بالا اشاره کرده است .که کنایه ای است از تمایل او به امور فراتر از واقع و ایدئالها ، در مقابل ارسطو با دست به پایین به اشاره کرده است که نشان دهنده واقعگرایی او در فلسفه است ‌.رافائل می خواهد نشان دهد که افلاطون بیش از همه به دنیای خیالی توجه داشته است و ارسطو به واقعیت و آنچه در اطراف او می گذرد .در دست افلاطون رساله تیمائوس قرار دارد ، ارسطو کتاب اخلاق نیکوماخوس را به دست گرفته است .چهره افلاطون به شکل داوینچی نقاشی شده است .در این نقاشی اصولا چهره شخصیتها به شکل شخصیتهای معاصر رافائل نقاشی شده است .بخشی از نقاشی مکتب آتنسمت چپ افلاطون ، سقراط با چند تن از دوستان خود در حال انجام مباحثاتی است که در تاریخ فلسفه به گفتگوهای سقراطی مشهور است .نکته قابل توجه اینجاست که در سمت چپ یکی از شاگردان سقراط اسکندر مقدونی است .توجه کنید که اسکندر در تاریخ غرب مظهر حاکم با فضیلت است و رافائل با این عمل می خواهد نشان دهد که اسکندر مظهر پادشاه فلسفه دان است .در تاریخ اندیشه غرب اسکندر از آنجایی اهمیت دارد که ایده حکومت جهانی را اولین بار مطرح کرده است .او معتقد بود که تمامی افراد بشر با یکدیگر برابر هستند و بنابراین باید تحت یک حکومت زندگی کنند .او تنها پادشاه یونانی است که مذهب تمامی اقوام امپراطوری خود را احترام می گذاشت و یونانیها را برتر از دیگران تصور نمی کرد .ارسطو در کتاب سیاست خود می نویسد " تقدیر بر این است که یونانیها بر دیگر مردمان حکومت کنند " .اما اسکندر ملکه خود را از میان غیر یونانیها انتخاب کرد و مشهور است که این اقدام او به اعتراض یکی از فرماندهان سپاه او منتهی شد که اسکندر او را در حالت مستی کشت .بخشی از نقاشی مکتب آتناقلیدوس در تصویر دیده می شود .او را در حال حل یک مسئله ریاضی نشان داده اند .در تاریخ است که او کشف قانون رابطه اضلاع مثلث ( a=b+c همه به توان دو ) را با قربانی کردن یک گوسفند جشن گرفت .بخشی از نقاشی مکتب آتندر تصویر ، پیامبر ایرانی زرتشت است که یک گوی آسمانی در دست گرفته است .در موج رنسانس زرتشت مظهر دانش کهن است که نشان دهنده ی دانش ارزشمند قدیمی است که عکس العملی در مقابل قرون وسطی بشمار می رود .برای همین هم نیچه کتاب مشهور خود "چنین گفت زرتشت " را از زبان زرتشت نوشته است .البته تعبیر دیگری هم وجود دارد .بعضی معتقدند مرد سفید پوش ابو علی سینا است و نه زرتشت .البته در سمت چپ تابلو هم شخصیتی به چشم می خورد که از او با عنوان ابو علی سینا یاد می کنند .توجه کنید که در سمت راست مردی که لباس سفید بر تن دارد خود رافائل است .بخشی از نقاشی مکتب اتندر مرکز تصویر هم دیوژن قرار دارد که با بی خیالی روی پله ها نشسته است .دیوژن به مانند سگها زندگی می کرد .نقل است که او را از شهر بیرون کردند .شخصی از او پرسید که آیا مردمان او را از شهر بیرون کرده اند؟ او پاسخ داد نه ! من آنها را در شهر تنها گذاشته ام .داستان مشهور دیگر هم همان است که اسکندر از او می خواهد چیزی در خواست کند و او به سادگی از اسکندر در خواست می کند تا کنار برود تا آفتاب بتابد .نقل می کنند از تمام اموال دنیا تنها یک کاسته داشت که با آن آب می نوشید .لب چشمه بود که دید سگی با زبان خود آب می نوشد .کاسه را به دور انداخت و گفت " این هم لازم نیست " 

در این اثر همچنین ابن رشد دانشمند مسلمان هم حضور دارد 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی