سَرو
Shirazart.blog.ir
* تعریف سرو : نام علمی سرو از نام قدیمی یونانی آن اقتباس شده است و از دو واژه ی kuo به معنای تولید و parsio به معنای مساوی مشتق شده و به مناسبت تقارن شاخه ها و تاج درختان آن می باشد. ازبین گونه های مختلفی که اکنون در ایران دیده می شود .زربین و سروناز در ایران وجود داشته و گونه های دیگر از خارج وارد شده است .
سرو ، زرین :
نام مترادف : سور ، سر ( رامیان) ، سورش، وهل، اهل و شجره الحیات.
محل رویش : شمال ، دیلمان ، زرین گل ، رودبار ، منجیل ، دره چالوس ، جنگل فرزان آباد ، در جنوب دامنه کوه تفتان .
از این گیاه چند نوع در ایران کاشته می شود :
۱- سروناز
محل رویش : شیراز
۲- سرو شیرازی
نام مترادف- سروکاشی
محل رویش : شیراز ، کاشان
دهخدا نیز آنرا سه گونه دانسته است : یکی سرو آزاد که شاخه هایش راسته رسته باشد - " سرو آزاد - سروی که شاخه هایش راست باشد " .( آنند راج)
سروی که راست رود و آنرا به این اعتبار آزاد گفته اند که از قید کجی و ناراستی و پیوستن به شاخ دیگر فارغ است و بعضی گویند هر درختی که میوه ندهد ، آنرا آزاد خوانند ، چون سرو میوه ندهد، آنرا آزاد خوانند و جمعی گفته اند هر درخت را کمالی و زوالی هست ، چنانکه گاهی پر برگ و تازه است و گاهی پژمرده و بی برگ و سرو را هیچیک از آنها نیست و همه وقت سبز و تازه است و از این علتها و این صفت آزادگان است ، بدین جهت آزاد باشد .
در مورد نقش سرو در ادبیات ایران باستان برای جلوگیری از طولانی شدن کلام به ذکر حکایتی از سعدی اکتفا می کنیم .حکیمی را پرسیدند:
چندین درخت نامور که خدای عزوجل آفریده است و برومند، هیچ را آزاد نخوانده اند مگر سرو را که ثمره ای ندارد .در این چه حکمت است ؟ گفت : هر درختی را ثمره ای معین است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش است و این صفت آزادگان است . ( گلستان سعدی )
برگرفته از کتاب " بته جقه چیست " اثر : طاهره عطروش