Shirazart.blog.ir
* حکومت و تمدن آشور به نوبه ی خود در سال ۶۱۲ پیش از میلاد یعنی ۳۳ سال پس از انقراض دولت عیلام ، به وسیله ی قوم ماد از بین رفت .
* اغلب نقش برجسته های آشوری ، حالت روایتگر داشته اند .
* آشوری ها در نقش برجسته های خود از موجودات اساطیری مانند انسان گاو بالدار ( لاماسو ) استفاده می کردند ، که دارای ۵ پا بود.
* در نقش برجسته های آشوری در کنار تصاویر خشک و تشریفاتی ، از شکلهای نزدیک به طبیعت نیز استفاده شده است .آشوری ها با هم پوشانی پیکره ها فضا سازی می کردند و دوری و نزدیکی آنها را نشان می دادند .
* نقش برجسته های آشوری اغلب حالت روایتگر دارند .در حالیکه در تخت جمشید تنها یک نقش برجسته به نام "متظلم مّدی" حالت روایتگر دارد.
* در تخت جمشید ، سر در بزرگ قصر خشایار شاه، به " دروازه ملل" معروف است و در طرفین این سر در ، دو گاو بالدار با سر انسان ( لاماسو) با تقلید از آشوری ها ساخته شده است .
* گاوهای بالدار تخت جمشید که دارای سر انسانی می باشند ، به شیوه ی آشوری ساخته شده اند ولی گاوهای محافظ آشوری ها تفاوتهایی دارند :
۱- گاو بالدار آشوری ها از سنگ یکپارچه است .ولی گاو بالدار تخت جمشید از قطعات سنگهای به هم چسبیده ساخته شده است .
۲- بال گاو آشوری راست ولی بال گاو هخامنشی نیمدایره است .
۳- گاو آشوری پنج پا دارد و گاو هخامنشی تعادل خود را روی چهار پا حفظ کرده است .
۴- به گاوهای بالدار آشور و تخت جمشید " لاماسو" و " اسفنکس" نیز می گویند .
* یکی از مهمترین وجوه اختلاف آثار هنری آشوری و مصری این است که مجسمه های آشوری از نظر تجسم احساس و حالات درونی انسانی در خور توجه و تحسین فراوان می باشند .در حالیکه هنرمندان مصری اصلاً به نشان دادن حالات درونی انسان نپرداخته اند و اصل آرامش در مجسمه سازی رعایت شده است .اختلاف دیگر مجسمه های آشوری و مصری این است که مجسمه های مصری عاری از تفصیل و ریزه کاری اند و چهره ها حتی المکان کشیده و بدون برجستگی می باشند در صورتی که مجسمه های آشوری اغلب فربه و کوتاه و درشت و دارای عضلانی برجسته و شانه هایی پهن هستند .
* هنرمندان آشور علاقه ی فراوانی به نشان دادن قدرت و رشادت مردان خود داشته اند .و اغلب مجسمه ها بیانگر این تمایل می باشند .حتی می توان گفت که یونانیان نیز تا این حد نتوانسته اند آثاری بسازند که معرف قدرت پدید عضلانی باشد .
* نکته ی جالب توجه در معماری تمدن آشور ، اهمیت فراوانی است که هنرمندان آن به ساختن گنبد داده اند .مهریها از چگونگی ساختن گنبد اطلاع داشته اند ، ولی کمتر به آن پرداخته اند .در حالی که آشوری ها نه فقط به ساختن گنبد رغبت نشان داده اند ، بلکه در تزئین درون آن نیز ذوق سرشاری به کار بسته اند .
* آشوری ها معابد خود را با آجر بنا می کردند ( سنگ به کار نمی بردند) و برای تزئین آنها ، از نقاشی و حجاری استفاده می کردند .
* آشور بانی پال پادشاه مشهور آشور شهر شوش را ویران کرد .
* مهرهای دوره ی آشور ، درخشان ترین نمونه های تکامل هنری این قوم است .
* در زمینه سیر تاریخ گنبد سازی باید گفت که ساختن گنبد های زیبا ، از آشوریان به اهالی " لیدی" و از لیدی ها به " اتروسک ها" و از این قوم به رومیان و از طریق رومی ها به روم شرقی ( بیزانس) انتقال یافته است .
* نقش برجسته های سنگی ، شاخص ترین آثار هنر آشوری به شمار می آیند ، و روایتگری خصلت بارز این آثار است .نقش برجسته های آشوری سرشار از جنبش ، حرکت ، ستیز و قساوت هستند . در نقش برجسته های آشوری پیکر انسان خشک و رسمی به نظر می آید و غالباً سر و پاها از دید جانبی و بدن از دید روبرو نشان داده شده است .پیکر شاه همواره در مرکز ترکیب بندی قرار دارد تا توجه بیننده را بیش از هر عنصر دیگری به خود جلب کند .اما آشوری ها در بازنمایی حیوانات - به خصوص در صحنه های شکار شیر - توانایی بیشتری داشتند و حالتهای جنگ و ستیز و مرگ حیوانات را طبیعی و دقیق مجسم می کردند .
* آشوری ها قومی از نژاد سامی بودند ، که در شمال بین النهرین زندگی می کردند .آنها در سال ۶۱۲ پیش از میلاد ، به دست مادها منقرض شدند .
* پایتخت های مهم آشور به ترتیب عبارتند از شهرهای آشور - نمیرود ( کالاه یا نمرود )- نینوا." خرساباد " نیز از شهرهای تمدن آشور بوده است .
* مهمترین هنری که آشوریان را در تاریخ تمدن مشهور و جاودان ساخته است ، کتابخانه ها و سالنامه های سلطنتی است.
* شیوه ی حجاری و نوع آرایش سر و صورت در هنر ایران باستان ، تا حدّ زیادی متاُثر از آثار آشوریان بوده است .
* در اهمیت نقش برجسته برای آشوری ها باید گفت که این هنر برای آنها چنان منزلتی داشت ، که پیکر تراشی برای یونانیان و یا نقاشی رنگ و روغن برای هنرمندان دوره ی رنسانس .
* آشوریان در ساختن نقش جانوران سر آمد همه ی دوره ها هستند و بی تردید کمتر حجاری در گذشته و عصر حاضر توانسته است در زمینه ی ساختن نقش جانوران به اندازه ی هنرمندان آشور موفقیت به دست آورد .
* هنر آشور اساساً هنر کنده کاری روی سنگ و نقش برجسته است .و بر خلاف سایر تمدنهای بین النهرین ، از آشوریان تندیس های استوانه ای و گرد به ندرت باقی مانده است .
* عامل مهمی که در نقش برجسته های آشوری بیننده را به تحسین وامی دارد دانش وسیع کالبد شناسی و دقت نظر در القای حرکات طبیعی ماهیچه هاست .
Shirazart.blog.ir
* در آثار سفالی پیدا شده از منطقه ی تاریخی مارلیک که در ۱۴ کیلومتری شرق رودبار در استان گیلان قرار دارد ، نوعی پیوند میان سفالگری و پیکر سازی دیده می شود .برای مثال ، یک کوزه یا یک پیه سوز ممکن است به شکل انسان یا حیوان باشد .
* از تمدن مارلیک ، ظروف فلزی اعم از برنز ، طلا و نقره بیشتر به دست آمده است و این نشان دهنده ی آن است که مردم مارلیک نسبت به مردم سیلک کاشان ثروتمندتر بوده اند .بر روی جام زرین پیدا شده از این منطقه ، نقش " اسب شاخدار " دیده می شود .
* آثار تپه مارلیک در استان گیلان مربوط به دوره ی ورود آریایی هاست.
* دو نوع سفالینه ی " قرمز " و " خاکستری " در تمدن مارلیک دیده می شود .بر روی سفالینه ها ، تصویر " مرغ ماهی خوار " دیده می شود ، که هنوز هم در دره ی گوهر رود و سفید رود وجود دارد .
Shirazart.blog.ir
*مهمترین مناطق مربوط به تمدن عیلام عبارتند از : شوش ، چغازنبیل و هفت تپه
* سفالینه های به دست آمده از تمدنهای باستانی سیلک و شوش ، قدمتی ۴ تا ۶ هزار ساله دارند .
* وجه مشترک اکثر سفالینه های پیدا شده از سیلک و شوش ، کاربرد یک رنگ و به خصوص رنگ سیاه در ترسیم آنهاست .نقش های به کار برده شده روی این سفالینه ها ، عبارتند از اشکالی از حیوانات و طبیعت به صورت بسیار ساده و هندسی
* در اشکال روی ظرفهای سفالی به دست آمده از تمدنهای سیلک کاشان و شوش ، رابطه ی ظریف میان خط و نقاشی به خوبی دیده می شود .
* بر اساس مطالعات و نظرات " رمان گیرشمن" ، قدیمی ترین محل سکونت بشری که در دست شناخت شده ، " سیلک کاشان" است .
* در تپه سیلک کاشان نیز مانند تپه مارلیک گیلان شاهد قبرهایی هستیم که در آنها ظروف ، اسلحه و جواهرات مفرغی همراه مردگان دفن شده اند .
* در تپه سیلک کاشان ، کمتر به موضوعاتی از طلا و نقره بر می خوریم.
* ظروف سفالین به دست آمده از تپه ی سیلک کاشان ، با نقش های هندسی یا نقش های حیوانی و یا تلفیقی از هر دو نقش یاد شده تزئین شده اند .
* آثار باستانی سیلک ، در دو تپه ی نزدیک به هم ( تپه ی شمالی و تپه ی جنوبی ) دیده می شود .در این تپه ها، پنج طبقه دوره ی تمدنی از اواخر هزاره ی ششم قبل از میلاد تا ۱۲۰۰ قبل از میلاد شناسایی شده است .
* تعدادی مُهر از منطقه ی سیلک کاشان به دست آمده ، که شباهت تصویری زیادی با تصاویر روی آثار هنری شوش دارد و این امر ، نشانه ی نوعی رابطه ی فرهنگی میان شوش و سیلک است .
Shirazart.blog.ir
*سلوکیان جانشینان اسکندر بودند، که پس از انقراض حکومت هخامنشی حدود ۶۵ سال بر ایران حکومت کردند .تندیس سنگی هرکول در بیستون کرمانشاه ، مربوط به این دوره است .
* آثار عصر سلوکی یا بیشتر تحت تاثیر هنر ایرانی و دنباله ی هنر هخامنشی است ، یا آمیزه ای است از هنر ایران و هنر یونانی رابطه ی مستقیم دارد .
* اشکانیان ( پارتیان) در حدود ۲۵۰ قبل از میلاد بر سلوکیان شوریدند و سلسله ی اشکانیان را به وجود آوردند . در سال ۲۲۴ میلادی اردشیر یکم ( سر سلسله ی ساسانی ) حکومت پارتیان را منقرض کرد .مهم ترین دلیل سقوط دولت اشکانی ، فقدان قدرت مرکزی نیرومند بود .
*
Shirazart.blog.ir
* معبد آناهیتا در شهر کنگاور ، استان کرمانشاه قرار دارد .و بنیان مذهبی این معبد ، در دوره ی هخامنشی پی افکنده شد .و در دوره ی اشکانی پرستشگاهی بر آن استقرار یافت و در دوره ی ساسانیان نیز برای انجام مراسم مذهبی از آن استفاده می شد .
* شهرهای دوره ی اشکانی بیشتر به شکل دایره ساخته می شدند .
* اشکانیان ( پارتیان) در حدود ۲۵۰ قبل از میلاد بر سلوکیان شوریدند و سلسله ی اشکانیان را به وجود آوردند .در سال ۲۲۴ میلادی اردشیر یکم ( سر سلسله ی ساسانی ) حکومت پارتیان را منقرض کرد .مهمترین دلیل سقوط دولت اشکانی ، فقدان قدرت مرکزی نیرومند بود .
* آثار دوره ی اشکانی را می تواند در معبد آناهیتا ( کنگاور ) و کوه خواجه ( سیستان ) و کاخ و شهر هترا ( الحضر - در نزدیکی موصل عراق ) مشاهده کرد .
* شهر هترا ( الحضر) در دوره ی اشکانی ساخته شد و به شهر الهه ی خورشید معروف است .
* معبد آناهیتا ( ناهید) در زمان اردشیر دوم هخامنشی با توسل به الهه ی آبها ( آناهیتا) بنا نهاده شد ، تا انجام مراسم نیایش در این پرستشگاه ، موجبات خشنودی آناهیتا و فراوانی آب و نعمت و برکت فراهم شود .قسمت اصلی معبد آناهیتا در دوره ی اشکانی ساخته شده است.
* بنای کوه خواجه در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی شهر " زابل " در استان سیستان و بلوچستان قرار دارد .و از آثار مهم هنر و معماری دوره ی پارتی " اشکانی " است.
* نقش معروف " اسوا - استیکا" ( صلیب شکسته - گردونه خورشید آریایی) از جمله ی نقش های روی دیوار های بنای کوه خواجه ی زابل است .
* آثار مربوط به کوه خواجه ، متعلق به دوره ی اشکانی و قرن اول میلادی است .
* استفاده از مواد گچی برای پیکر سازی در ایران ، فقط با " پارتیان" ( اشکانیان) ظاهر میشود .
* نقاشی دیواری تواُم با گچبری رنگی ، از دوره ی اشکانیان در ایران متداول شد و تا همین اواخر نیز مرسوم بود .
* نقاشیهای پارتی بیشتر از این نظر اهمیت دارند ، که ریشه ی سنت های نقاشی پس از اسلام را در آنها می توان یافت .
* اشکانیان ( پارتیان) ریشه ی آریایی داشتند و نخستین پایتخت آنها در نَسا( عشق آباد ترکمنستان) واقع در شمال شرقی ایران قرار داشت .
* اشکانیان پس از پیش روی به سوی غرب و بیرون راندن سلوکیان ، تیسفون ( نزدیک بغداد ) را به پایتختی خود برگزیدند .
* در زمان پارتیان ، زئوس یونانی با اهورامزدا ، آپولون یونانی با میترا ، هراکلس یونانی با ورثرغنه ( خدای پیروزی ایرانی ) و آرتیمس یونانی با آناهیتا یکی پنداشته می شد .
* به اعتقاد رُمان گیرشمن ، در دوره ی پارتیان سه گروه هنر وجود داشت که عبارت بودند از : ۱- هنر یونانی مآب ( هلنیستی ) ۲- هنر یونانی - ایرانی ۳- هنر خاص ایرانی .
* تمام رخ نمایی ، خشکی و صلابت پیکره ها، آذین گری و پرداختن به جزئیات در جامه و جواهرات ، از ویژگی های هنر پارتی به شمار می آید .
* گچبری رنگی و نقاشی دیواری از هنرهای رایج در دوره ی اشکانی بودند .احتمالاً روش دیوارنگاری با تاثیر از غرب بوده و در اینجا با گچبری تلفیق شده بود.
* یکی از سنت های زرتشتیان ، قرار دادن اجساد مردگان در هوای آزاد بوده است.امّا از بررسی های باستان شناسان بر می آید که اشکانیان مرده های خود را در تابوتهای سفالی قرار داده و سپس دفن می کرده اند ، به همین دلیل است که این تابوتها به دست ما رسیده است .
* در دوره ی اشکانی کمتر به جنبه و ارزش هنری سفالها توجه شده است ، زیرا سفال سازی بیشتر برای مصارف زندگی روزمره و مردم عادی انجام می شده است .سفالهای دوره ی اشکانی دارای نقش های زیاد و طرح های هندسی نیست .بلکه در مقابل ، دارای لعابی است ، که اغلب از هر دو رو به آنها داده می شد .
* به نظر می رسد که لعاب سبز ، به خصوص درجات مختلف رنگ سبز ، از سبز سیر گرفته تا آبی فیروزه ای مورد توجه اشکانیان بوده است .
* مهمترین نمونه ی سفال سازی دوره ی پارتیان سفالی لعابدار است .
* آثار معماری خشتی محوطه ی کوه خواجه ی زابل را که مربوط به دوره ی پارتیان است ، می توان از نمونه های مهم معماری ایرانی به شمار آورد .شاخص ترین و قدیمی ترین بناهای کوه خواجه " کهن دژ" نام دارد ، که در دامنه ی شرقی کوه واقع است .در دوره ی قبل از اسلام به " قلعه رستم" مشهور بود .اما امروزه آن را " قلعه کافران" میگویند .نقاشیهای دیواری ، تزئینات گچبری، شروع استفاده از مواد گچی برای پیکره سازی به جای گل پخته در ایران ، الهام گیری و تاثیر پذیری نقاشی دیواری از روش غربی ، از ویژگیهای بنای کوه خواجه است .
*
Shirazart.blog.ir
* در تخت جمشید ، نقش نیلوفر آبی ، مظهر کمال و نیروی حیات بخشی است.
* در تخت جمشید سر در بزرگ قصر خشایار شا به " دروازه ملل" معروف می باشد و در طرفین این سر در ، دو گاو بالدار با سر انسان با تقلید از آشوریها ساخته شده است .
* در مقایسه آثار دوره هخامنشیان و ساسانیان با اشاره کرد که در نقش برجسته های دوره ی هخامنشی وجه نمادین بیشتر است و در نقش برجسته های دوره ی ساسانی ، نمادگرایی کاهش می یابد و در مقابل ، واقع گرایی تقویت می شود .انسان و جانوران در دوره ی هخامنشیان حالتی اسطوره ای و فوق طبیعی داشتند آما در دوره ی ساسانی ، حرکات طبیعی تر می شود و موجودات زمینی تر و ملموس تر می گردند .
* تمدن هخامنشی در سال ۵۵۹ قبل از میلاد به وسیله ی کورش در " پاسارگاد" آغاز شد .
* هنر ایرانی دوره ی هخامنشی ، هنری است " تالیفی" و ترکیبی عالی و استثنایی از بسیاری عناصر مربوط به فرهنگهای ایرانی ، یونانی ، مصری ، ایونی و سکایی .
* آثار معتبر باقیمانده از دوره ی هخامنشی در پاسارگاد ، شوش و تخت جمشید قرار دارند .
* آثار باقیمانده در تخت جمشید، بیشتر شامل " نقش برجسته " است .این نقش برجسته ها، جنبه ی نمادین و سمبولیک دارند .بهترین و سالم ترین نقش برجسته های تخت جمشید ، در تالار آپادانا قرار دارند .
* تا پیش از داریوش هخامنشی وضعیت معاملات چه در داخل و چه در خارج از کشور مشخص نیست .اما آنچه معلوم است ، این است که سیستم داد و ستدی بوده است ، نه پولی .داریوش برای اینکه خود را با سیستم معاملاتی بین المللی وفق دهد ، اقدام به ضرب سکه ی طلا کرد ، که " دریک " یا " دریک" نام داشت .از این سکه مردم عادی و حتی ساتراپ ها هم نمی توانستند استفاده کنند و فقط دولت برای معاملاتش آن را مورد استفاده قرار می داد.
* داریوش هخامنشی اقدام به تاُسیس سپاه جاویدان کرد ، که تعداد آن همواره ده هزار نفر بود .این سپاه ، امنیت تمام کشور را بر عهده داشت .در ضمن یک سپاه چهار هزار نفری از پیاده و سواره ، از پایتخت و قصر سلطنتی محافظت می کردند .
* نام قدیم پاسارگاد احتمالاً " پارسه گد" بوده ، که به معنای " اردوگاه پارسیان" می باشد .معلم اسکندر نیز در کتاب خود نام پاسارگاد را " پارسه گرد " ذکر نموده است .
* مهمترین اثر بارز و روشن دوره ی هخامنشیان در منطقه باستانی شوش ، کاخ معروف به " آپادانا" است ، که بدست داریوش بزرگ بر روی تپه ای به همین نام بنا شده است .
* کاخهای هخامنشی معمولاً مرکب از چهار بخش جداگانه بوده اند که عبارتند از : ۱- دروازه ی اصلی ۲- تالار پذیرایی ۳- تالار بار ۴- اتاقهای مسکونی
* تالار آپادانا شوش ، به سبک " اپدانه" یا آپادانای تخت جمشید ساخته شده است .
* گاوهای بالدار مدخل ورودی تخت جمشید ، شبیه آثار آشوریان است .
* در سر ستون های تخت جمشید ، تاُثیر هنر آشوریان پیداست .
* در میان جانوران که موضوع آثار هنری تخت جمشید قرار گرفته اند ، شیر ، بز و گاو از همه مهمتر هستند .
* نقش برجسته های تخت جمشید حالت تزئینی دارند .تنها نقش برجسته منحصر به فرد روی دیوارهای تخت جمشید ، " متظلم مدی" است ، که دارای حالت روایتگری می باشد .
* اغلب نقش برجسته های آشوری ، حالت روایتگر داشته اند .
* نکته قابل توجه در نقش برجسته ها و فضای مطرح در تخت جمشید، تاُکید بر عظمت نمایی و القاء قدرت حاکمه است .آثار تخت جمشید اشل انسانی ندارد.
* ستونهای تخت جمشید با بلندی ۲۱/۸ متر ، از بلندترین ستونهای ساخته شده در بناهای دنیا هستند .
* مجموعه تخت جمشید ، بزرگترین معماری سنگی در ایران است .
* دیوارهای تخت جمشید از خشت خام بوده است .
* اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ قبل از میلاد تخت جمشید را به آتش کشید .
* در مجسمه سنگی بدون سر داریوش اول که در تخت جمشید به دست آمده تاُثیر سبک هنری مصر باستان به خوبی دیده می شود .
* تخت جمشید که نام اصلی آن " پارسا " بوده ، برای هخامنشیان جنبه ی مقدس داشته است .
* کاشی های لعابدار دوره ی هخامنشی ، تحت تاثیر هنر بین النهرین ساخته شده اند .
* تخت جمشید پایتخت نمادین ، دینی و آیینی هخامنشیان بوده ، در حالی که شوش پایتخت اصلی و رسمی و سیاسی به شمار می رفته است .
در نقش برجسته های تخت جمشید در مورد فیگور های انسانی ، به شیوه ی مصریان و با رعایت اصول تقارن یا اصل برابری عمل شده است .
* استفاده از پنجره نما به عنوان تزئین ، که در اصطلاح به " پنجره ی کور " معروف اند ، از زمان مادها شروع شد ، که نمونه ی آن در معبد اصلی تپه ی نوشی جان دیده می شود .در معماری دوره ی هخامنشیان نیز در دو مکان با پنجره های کور مواجه هستیم .یکی در نقش رستم بر روی بدنه که به زرتشت و دیگری در پاسارگاد بر روی بنای معروف به قبر کمبوجیه .
* از نظر هنر ، مهمترین اثری که از عصر هخامنشی در شوش پیدا شده است ، دو حاشیه است که از آجر لعاب داده ی براق ساخته شده و معرف به " حاشیه ی شیران " و " حاشیه ی تیراندازان " می باشند .
* وسعت کلیه ی ساختمان های روی صفه ی تخت جمشید در حدود ۱۳۵۰۰۰ متر مربع است .
مهمترین کاخ تخت جمشید از لحاظ وسعت و ارتفاع و هنر معماری ، "کاخ آپادانا " یا کاخ داریوش بزرگ است .
* تالار آپادانا در تخت جمشید مربع شکل بوده و هر ضلع آن ۶۰/۵ متر طول دارد و در هر چهار طرف دارای دیواری بزرگ خشتی بوده است .تالار مرکزی آن ۳۶۰۰ متر مساحت و دارای ستون هایی با بلندی ۲۰ متر است .
* برای نخستین بار در دوره ی هخامنشیان از کاشی و کاشیکاری در تزئین بناها استفاده شد .
* کهن ترین اسناد ایرانی که موجود و در دست است ، از دوره ی هخامنشی و به خط پارسی باستان ( میخی) می باشد .
* بزرگترین کاخ پذیرایی تخت جمشید از لحاظ وسعت ، تالار صد ستون سنگی خشایارشا می باشد ، که به " تالار تخت" نیز معروف است و وسعت فضای داخلی آن حدود ۴۹۰۰ متر ( ۷۰×۷۰متر ) می باشد .
* کاخ " تچر " در تخت جمشید ، در جنوب کاخ آپادانا واقع است و به علت صیقلی و شفاف بودن سنگهای به کار رفته در آن به " تالار آینه" نیز معروف شده است .این کاخ توسط خشایارشا ساخته شد .
* در تخت جمشید ، سر در بزرگ قصر خشایارشا ، به " دروازه ملل" معروف است و در طرفین این سر در ، دو گاو بالدار با سر انسان " لاماسو " با تقلید از آشوری ها ساخته شده است
* آتشگاه معروف به " که به زرتشت " مربوط به دوره ی هخامنشی و در نقش رستم در مقابل آرامگاه داریوش قرار گرفته و در زمان کورش کبیر ساخته شده است .مصالح این بنای مکعب شکل ، از سنگهای آهکی روشن می باشد .