Shirazart.blog.ir
* بنیانگذار سلسله ی ساسانی ، شخصی به نام اردشیر اول بود .ساسانیان بیش از چهارصد سال ( از ۲۲۴ تا ۶۴۲ میلادی ) بر ایران حکومت کردند .
* آتشکده نیاسر در نزدیکی کاشان از جمله ی سالم ترین بناهای به جا مانده از دوره ی ساسانیان است.
*در تفاوت بین نقش برجسته دوره هخامنشی و ساسانی باید گفت : نقش برجسته های دوره ی هخامنشی وجه نمادین بیشتر است و در نقش برجسته های عصر ساسانی ، نمادگرایی کاهش می یابد و در مقابل ، واقع گرایی تقویت می شود .
* نقش برجسته های انسان و جانوران در دوره ی هخامنشی حالتی اسطوره ای و فوق طبیعی داشتند اما در دوره ی ساسانی ، حرکات طبیعی تر می شود و موجودات زمینی تر و ملموس تر می گردند .
* شالوده ی هنر ساسانی در زمان پادشاهی اردشیر یکم ریخته شد .او قصد داشت با تقویت سنتهای پارسی ( هخامنشی ) ، تاثیرات پیشین یونانی - رومی را از هنر ایرانی پاک کند .امّا جانشینان او ، عملاً این کار را انجام ندادند .
* تاثیرات هنر غربی بر هنر ساسانی انکار ناپذیر است ، امّا اساس هنر ساسانی را عناصر کهن ایرانی و آسیای غربی تشکیل می دادند .عناصری که از طریق رجوع به سنت های هخامنشی احیاء شده بود .
* در هنر ساسانی ، تاکیدی صریح بر نظم و وضوح طرح دیده می شود .وجه شاهانه در هنر ساسانی غالب است .زیرا عمدتاً به بازنمایی پیکره شاه در حالاتی مانند پیروزی در جنگ و شکار ، تاج گیری از اهورا مزدا و جلوس بر تخت پرداخته است .
* از جمله مکانهایی که نقاشی دیواری دوره ی ساسانی از آنها به دست آمده ، می توان به منطقه ی " پنج کنت" در مشرق سمرقند اشاره کرد .یکی از صحنه های این مکان ، صحنه ی " سوء سیاوش " است .در منطقه ی شوش نیز نقاشی دیواری دوره ی ساسانی به دست آمده است .
* گنبد عنصر اصلی معماری دوره ی ساسانی بوده و اغلب بر روی چهار پایه ای که به وسیله ی چهار قوس به هم وصل می گردید، بنا می شده است .
* نشان دانشگاه تهران دارای نقش بال است ، که ریشه در تمدنهای پیش از اسلام ایران ( ساسانی و هخامنشی ) دارد .
* شهر زیبای بیشاپور در زمان شاپور اول ساسانی و پس از پیروزی بر والدین امپراطور روم به عنوان پایتخت و کاخ سلطنتی ساخته شد .نقاشی دیواری و به ویژه موزاییک در تزئین کاخ بیشاپور به کار رفته است .همچنین وجود پرستشگاهی برای آناهیتا ( ایزد آب و باروری ) از ویژگیهای این کاخ است .آرایش وسیع گچ بری های این بنا ، بهترین نمونه موجود از تزئینات داخلی کاخهای ساسانی است .
* مکان باستانی تخت سلیمان مربوط به دوره ی ساسانی بوده و در نزدیکی شهر تکاب واقع است .یکی از بزرگترین آتشکده های دوره ی ساسانی یعنی آتشکده ی آذرگشسب یا آتش شاهی یا آتش سلحشوران در این منطقه قرار دارد .وجود یک دریاچه نسبتاً بزرگ از ویژگی های دیگر تخت سلیمان است .ایوان بلندی معروف به " ایوان خسرو " در این محل قرار داشته ، که امروز تنها نشانه هایی از آن بر جای مانده است .
* در دوره ی ساسانیان ، در نقش برجسته ها نمادگرایی کاهش می یابد و در مقابل ، واقع گرایی تقویت می شود .حرکات طبیعی تر شده و موجودات ( انسان و حیوان ) زمینی تر و ملموس تر می شوند .
* با همه ی شباهتی که بین آثار هخامنشی و ساسانی وجود دارد ، یک نکته آنها را از هم متمایز می کند و آن ارجحیت روایتگری و تحرک در آثار ساسانی نسبت به آثار هخامنشی است.
* بیشتر نقش برجسته های مربوط به دوره ی ساسانی که در بیشاپور، نقش رستم و طاق بستان قرار دارند ، به شرح رویدادها و یا نمایش عظمت و اقتدار شاهان ساسانی می پردازند و تنها در صحنه ی شکارگاه طاق بستان ، جنبه ی عظمت نمایی روبرو نیستیم .
* در معماری ساسانی ، طاقهای هلالی و گنبدها بعدت جدیدی بود .و مخصوصاً در بنای آتشکده ها به کار می رفت .
* بعضی از اصول معماری ساسانی ، راه را برای ترقی معماری گوتیک باز کرد .
* در دوره ساسانی برای تزئینات معماری کاخها و بناها ، از روش های مختلفی مانند موزاییک کاری ، نقاشی دیواری ، گچبری و نقش برجسته استفاده می شد .در این دوره گچکاری و گچبری پیشرفت و اهمیت فراوانی در تزئینات معماری داشت .
* مهمترین نقش برجسته های ساسانی ، یکی در بیشاپور قرار دارد و غلبه ی شاپور بر والریانوس امپراطور روم را نشان می دهد و دیگری در نقش رستم واقع است .که نشان دهنده ی اعطای نشان سلطنت از اهورا مزدا به اردشیر ساسانی است .هنر نقش برجسته در دوره ی ساسانی ، در زمان سلطنت بهرام اول به اوج رونق خود رسید .
* سابقه ی کتاب آرایی و آرایش نسخه های خطی در ایران ، به دوره ی ساسانیان بر میگردد.
* در دوره ی ساسانیان نقش" سیمرغ" از اهمیت زیادی برخوردار بوده است .نقش " svastica" (صلیب شکسته) علامتی شبیه + است ، که اغلب نماد مادینگی و تمثیلی برای خورشید در حال چرخش بوده است .از مظاهر پیش از آریایی در آسیای غربی بوده و بعدها آریاییهای هند و ایران آن را به کار برده اند .با فرض آنکه ریشه هند و اروپایی دارد ، به عنوان علامت حزب نازی آلمان برگزیده شد .این نقش بر دیوار بناهای کوه خواجه ی زابل و نیز بر سفالهای پیدا شده از مناطق شوش و تپه گیان نهاوند دیده می شود .
* کاخ تیسفون یا ایوان مدائن ( طاق کسری) مربوط به دوره ی ساسانی بوده و در زمان حکومت شاپور اول ساخته شده است .این بنا عظیم ترین مقر پادشاهان ساسانی به شمار می رفت .
* مهمترین نقش برجسته های ساسانی ، یکی در نقش رستم ( نزدیک تخت جمشید) است ، که اهورا مزدا را در حال اعطای نشان سلطنت به اردشیر نشان می دهد و دیگری نقش برجسته ای در بیشاپور است که در آن غلبه ی شاپور بر والریانوس امپراطور روم نشان داده شده است .
* بزرگترین نقش برجسته ی ساسانی در فیروزآباد قرار دارد که به اردشیر اول منسوب می باشد .این نقش برجسته ، صحنه ی پیروزی اردشیر را بر آخرین پادشاه اشکانی نشان می دهد .
* موضوع عمده ی نقش برجسته ها و حجاریها و حتی نقاشیهای دوره ی ساسانی، شاه و تشریفات درباری و گاه شاه در برابر خدا بوده است .بسیاری از این نقش برجسته ها به دو مضمون عمده محدود می شوند ، که هر دو مضمون از دوره ی اردشیر اول باب شدند .یکی اعطای عنوان شاهی از جانب اهورا مزدا و دیگری صحنه هایی از پیروزی شاه بر دشمنان است.
* اعطای منصب ، غلبه بر دشمن ، موکب شاهی و خاندان سلطنتی ، از موضوعات مهم حجاریهای ساسانی است .
*در نقش برجسته های طاق بستان کرمانشاه ، صحنه هایی از شکار خوک وحشی در نیزارها مشاهده می شود .نقش برجسته های طاق بستان کرمانشاه ، صحنه هایی از شکار خوک وحشی در نیزارها مشاهده می شود .نقش برجسته های طاق بستان ، نه تنها آثار هنری ممتازی شناخته می شوند ، بلکه شاهدی گویا از نحوه ی زندگی و آیین های درباری هستند ، که در آن لوازم و وسایل مورد استفاده ی آن روزگار و نوع لباس و نقش و نگارهای پارچه و زیور آلات دوره ی ساسانی به دقیق ترین وجه به نمایش در آمده اند .
* اولین بنای دوره ی ساسانی کاخ اردشیر اول یا " رام اردشیر" است ، که در فیروزآباد قرار دارد .تالار درونی این کاخ ، با گچبری های زیبایی تزئین شده اند .گنبد های این کاخ ، قدیمی ترین گنبدهای شناخته شده ی ایرانی است .
* ابداع شیوه ی چهار طلقی بنا ، در دوره ی ساسانی اتفاق افتاد .
Shirazart.blog.ir
*باروک نامی است که به سبک مسلط مد و هنرهای تزئینی سراسر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم اطلاق می شود .باروک، که بواسطه ی تزئینات تجملی و افراطی، طرحهای منحنی شکل، شکوه و حالت خشک و رسمی اش متمایز می نمود ، به طور تنگاتنگی با دوران پادشاهی لوئی چهاردهم فرانسه گره خورده بود .با مرگ او در سال ۱۷۱۵، نمایش پر زرق و برق و تشریفات باروک جای خودرا به دوره ی روکوکو داد که از نشاط و تفنن بیشتری برخوردار بود.
در سده ی نوزدهم ، مورخان هنر در جریان نکوهش آن چه در نظر آنان سبکی گروتسک و مبتذل به شمار می آمد و عاری از هر گونه تعادل ، قید و بند و برازندگی بود ، اصطلاح باروک را ابداع کردند .تاریخ همواره بخشنده تر بوده است و اکنون می توان باروک را عموماً به چشم دوره ای از تزئینات تجملی و افراطی ، وفور فرم های منحنی وار ضخیم و مورب ، پارچه های سنگین و جلوه فروشی اسف انگیز نگریست .
اساس الگوی البسه ی زنانه در طی دوره ی باروک با دگرگونی چشمگیری مواجه نشد ، اما زیور آلات ، سبکی و درخشندگی سابق خود را از دست دادند و حالت رسمی تر و بهای بیش تری یافتند .این جریان ، بازتاب طبع و سلیقه ی پادشاه خورشید پا به سن گذاشته ، لوئی چهاردهم ، بود که در دوران پادشاهی اش (۱۷۱۵-۱۶۶۱) حاکم این عصر بود.
با نزدیک شدن به پایان سده ی هفدهم ، زنان در مناسبت های رسمی مانتو به تن می کردند .حوالی سال ۱۶۸۰ این پوشش به منزله ی رو پیراهنی تی ( T) شکل ساده ای که ملهم از خاورمیانه بود ، به همراه یک نیم تنه ی گشاد با دوخت آزاد که قالب بدن بود ، محبوبیت و رواج یافت ؛ هر چند ، الگوی آن رفته رفته تغییر شکل داد و به لباس شب رسمی سه تکه ی مخصوص دربار بدل شد ، رو پیراهنی ( خود مانتو ) ، از سر شانه تا لبه ها، برشی یکسره داشت و حاشیه های آن در کنار ه ی پهلوها جمع می شد تا زیر دامن هم رنگ یا متضاد خود ( آن چه امروزه دامن می خوانیمش ) را به همراه دنباله ای بلندتر به نمایش بگذارد .سینه بند کوه دوزی سه گوش آهار دار تعریف مناسبی برای آن است .تزئینات و زینت آلات رواج فراوان یافتند و سرپوش های بسیار بلند فونتاژ، که با روبان و نوارهای آهار دار طراحی شده بود ( و نسخه بدل کلافه گیس های پر زرق و برق باب روز مردانه به نظر می رسید )، محبوب شد .
حوالی سالهای ۱۷۰۵ تا ۱۷۱۵ لباس شب برازنده ی پشت کیسه ای ، به عنوان پوشش غیر رسمی و خودمانی رواج یافت .این لباس ، که در ارجاع به نقاشی های ژان آنتوان واتو به لباس شب واتو نیز معروف بود ، به واسطه ی آن که از سرشانه های پیلی دارش تا لبه ها چین می خورد ، متمایز می نمود .در سر تا سر این دوره ، لباس مردان دستخوش دگرگونی های نسبتاًبیش تری شد .روبان ها ، دانتل های پر زرق و برق و پارچه های چین داری که مشخصه ی جامه های مردانه ی اوایل و میانه ی باروک بود ، جای خود را به سبکی بسیار خشک و رسمی و با رویه دوزی های بیش تر ( مانند پارچه ی رومبلی ) داد؛ گویی مردان قسمتی از مبلمانی بودند که روی آن می نشستند .گذشته از چنین جلوه ای ، کلاغ گیس ها روزبه روز زرق و برق بیش تر و ابعاد کمابیش دست و پا گیرتری می یافتند .هر چند که نوآوری اصلی این دوره ملهم بود از جامه ای ایرانی ، شامل یک کت ، جلیقه و شلوار سه ربع .برای نخستین بار جامه ی مردانه شکل و شمایل مشخص کت و شلوارهای امروزی را به خود گرفته بود.
نقره دوزی برجسته و پیچیده و تودر تو ، رنگ بندی تیره و پارچه های خشک و سفت که در این دست لباس متعلق به حدود سال ۱۷۲۰ به نمایش در آمده ، خاص جامه های مردانه ی اواخر باروک بوده است .این لباس را در مناسبت های رسمی به تن می کردند و چارلز دوم در سال ۱۶۶۶ آن را باب کرد .کت بدون یقه ای را ، که قالب کمر بود و بعد از آن ، آزاد تا روی زانو پایین می افتاد ، به همراه جلیقه و شلوار سه ربع تا سر زانو ، که از سبکی ایرانی اقتباس شده و پیش در آمدی بر کت و شلوار و جلیقه ی امروزین بود ، می پوشیدند .
همان طور که پارچه ها و سبک های دوره ی باروک ، خشک و رسمی ، پر زرق و برق و زیاده مزین و آراسته بودند ، به همان نسبت ، به لحاظ ساختاری ، لوازم و متعلقات فرعی و سبک آرایش گیسوان آن دوره نیز چنین بود .مونتاژ یا کمد چنان که در انگلستان و مستعمراتش شناخته می شد ، یک سرپوش بلند و نوک تیز بود متشکل از ردیف های سیمی و نوار آهار دار و سیخ گونه که گرداگرد آن ، مو را می آراستند .در این جا تصویر یک لباس شب مانتو دار رسمی را می توان دید که نام ماری آنژلیک دوسکورای دوروسی دوشس فونتاژ و معشوقه ی محبوب لوئی چهاردهم را بر آن نهاده بودند .ماری آنژلیک که هنگام اسب سواری کلاهش را گم کرده کرده است ، شتابان گیسوان خود را با روبانی در بالای سر جمع می کند و بدین ترتیب ، سبکی پا به عرصه می گذارد که سرپوش تشریفاتی زنان را از حدود سال ۱۶۸۰ تا ۱۷۱۵ در سلطه ی خود دارد .
Shirazart.blog.ir
* چاپ کلاقه ای ) باتیک( و چاپ قلمکار ، مهم ترین چاپهای سنتی ایران را تشکیل می دهد ." باتیک" عبارتست از هنری و سنتی که در کشورهایی نظیر تایلند ، اندونزی ، سریلانکا و هند از اعتبار ویژه ای برخوردار است و نوعی از آن که به کلاقه ای معروف است ، در تبریز و اسکو رواج دارد .در چاپ کلاقه ای، کلیه طرحها و رنگها را با استفاده از واکس و عملیات رنگرزی بر روی پارچه منتقل می کنند که اکثراً در اثر نفوذ کامل واکس به داخل پارچه ) که بطور معمول از جنس ابریشم طبیعی انتخاب می شود ( و پوشیده شدن کامل تار و پود از واکس هر دو روی پارچه ، یکسان نقش می گردد .یکی از مشخصات و ویژگی های چاپ کلاقه ای ایجاد رگه های رنگی است که در اثر شکستن واکس و نفوذ رنگ از میان این نوع شکستها به پارچه ، در حین عملیات رنگرزی بر روی پارچه بوجود می آید .رنگهای مورد استفاده در این نوع چاپ ، رنگهایی است که قابلیت رنگرزی در درجه حرارت پایین )۲۵( درجه سانتی گراد را دارا بوده و عمدتاً شامل انواع " پروسیون سرد "،" خمی " و " بازیک " می باشد .
" چاپ قلمکار " که یکی از چاپ های سنتی ایران است، امروزه در اصفهان و دامغان از رونق و رواج برخوردار است .در این نوع چاپ معمولاً پارچه های پنبه ای دستباف یا انواع دیگر پارچه ، نظیر پوپلین ، چلوار و .....بوسیله ی قالبهای چوبی ) که معمولاً از جنس چوب گلابی بوده و طرحها و نقشهای سنتی بر روی آن جا شده ( نقش می پذیرد و بصورتی قابل استفاده برای پارچه های لباس ، سفره ، دستمال ، سجاده، پرده ، رومیزی ، روتختی و.......در می آید .در قلمکار سازی معمولاًاز پنج رنگ سیاه ، قرمز ، آبی ، سبز و زرد بعنوان رنگهای اصلی ، از قهوه ای و سایر رنگهایی که بر اثر ترکیب رنگهای یاد شده بدست می آید ، بعنوان رنگهای فرعی یاد می شود .لازم به توضیح است که در حال حاضر دو کارگاه در شهر اصفهان یعنی مهمترین مرکز چاپ قلمکار کشورمان هنوز کار چاپ قلمکار را با شیوه ی قدیمی آن یعنی استفاده از قلم مو برای رنگ آمیزی پارچه انجام می دهند ؛ ولی در سایر کارگاهها و سایر مراکز تولید ، استفاده از مهرهای چوبی مرسوم و متداول گردیده که جهت ساخت مهرهای بزرگ از چوب گلابی و مهرهای کوچک از چوب " زالزالک" استفاده می شود .