طراحانی که گوت فشن را به Runway آوردند:
Karl lagerfeld
Alex ander mcqueen
Gareth pugh
Christian lacroix
Rick owens
Ann demeulemeester
Rodarte
Hedi slimane
John richmond
John galliano
Olivier theyskens
Yohji yamamoto
Marc jacobs
Jean- paul gaultier
Claud montana
Thierry mugler
Riccardo tisci
Stefano pilati
طراح جواهراتHanna hedman
Helena horstedt
همان گونه که میبینید طراحان بسیاری این سبک را در کالکشن خود جا داده اند و هر از گاهی با سبک های گوناگونی دفیله های( defile) خود را تغییر می دهند . ولی برخی دیگر به سبک خود وفادار می مانند . مانند Gareth pugh که همیشه dark و وهم آلود کار می کند .
طراحان برای بقای خود در صنعت مد باید هر گونه سبکی را در رزومه خود داشته باشند تا بتوانند میان رقیبان زنده بمانند.
* هر لباس به رنگ سیاه
* سبک لباس مد سالهای ۱۷۹۵ تا ۱۸۲۰
* لباسهای چرمی سیاه
* لباسهای لایر layer ( چند تکه بر روی هم)
* استفاده زیاد از مخمل سیاه
* پارچه توری
* دستکش
* میک آپ با رنگ پریدگی شدید
* موهای مشکی پر کلاغی
* آرایش چشم سیاه و گاهی ریمل های ریخته شده ( مانند پس از گریه)
* کلاه سیلندری
* گردنبند قلاده ای
* جواهرات جادویی یا ترسناک
* گوشواره استخوانی
* مهره ، ستاره پنج پر، جمجمه از نقره
* جواهرات نقره ای با مضامین مذهبی یا ماورائی
* گیره و سگک های نقره ای بر روی لباس
سبک گوت یا فشن گوتیک به سبک پوششی گفته می شود که توسط اعضای خرده فرهنگ گوت ( Goth subculture) استفاده می شود . تاریکی، ناخوشایندی و بعضی اوقات بدن نمایی از ویژگی های این سبک است.سبک گوتیک شامل رنگ کردن مو به رنگ سیاه ، موجدار کردن مو، لب های سیاه و لباسهای سیاه است .در طراحی این سبک از ویژگی های سبک پانک، ویکتوریایی و الیزابتی بهره گرفته شده است . ریشه های سبک معاصر گوت را باید در فرهنگ عزاداری عصو ویکتوریا جستجو کرد .
خرده فرهنگ گوت شورشی است علیه مدهای جذابی که از دیسکو های ۱۹۷۰ به وجود آمده اند. موهای سیاه ، لباسهای تیره و صورتهای رنگ پریده مضامین پایه ای برای طراحان سبک گوتیک هستند . به صورت شگفت انگیزی خرده فرهنگ گوت را نگاهی اغراق آمیز و عمدی به سیاهی دانست .همچنین آرایش ها و رنگ لباس ها و رنگ پریدگی صورت را می توان نسخه امروزی شده اواخر سبک ویکتوریایی دانست.
سبک آنتی مد به مبارزه با هر چه نو و تازه است بر می خیزد . این گروه از افراد به قول خودشان استایلی ندارند و هر چه که دم دستشان است را می پوشند . عادت بخصوصی ، که در روز مرگ قابل توجه باشد نیز ندارند . غافل از اینکه در دنیای مد هر چه بپوشی ، مد است. این سبک که نا خواسته برای خودش سبکی شده بیشترین تجارب دنیا را به خود اختصاص داده است.
فرمول تناسب طلاییرا یکی از ریاضی دانان مصری به نام " اودکسوس" که در سال ۳۵۰ قبل از میلاد می زیسته کشف کرده است .و آن را به نام فیدیاس" phidias" ( زاده ۴۳۰ و مرگ ۴۹۱ پیش از میلاد ) او پیکر تراش یونان باستان بود. او را به چشم برترین تندیس گر سبک کهن می نگرند .وی پسر خارمیدس بود .او نیایشگاه آتنا در آکروپولیس آتن و تندیس بسیار تنومند زئوس رادر المپیا در سده ی پنجم پیش از میلاد مسیح طرح ریزی نمود . گویا اثر های آتنی او به فرمان پریکلس ساخته شده اند .حجار بزرگ یونان که تناسبات مزبور را زیاد به کار می برد ،(PHI)نام دادند.بعدها این فرمول توجه فیثاغورث ، ریاضی دان مشهور یونان را جلب نمود ، و او به اثبات رساند که هر یک از اعضای مختلف بدن نسبت به کل اندام انسان در رابطه با تناسب طلایی است .یونانیان قدیم معتقد بودند که فقط بر مبنای این فرمول می توان آثار هنری ارزنده آفرید .با تناسب طلایی ، طرحها و ترکیب بندیهای متعدد خط و سطح به وجود می آید.
ترکیب بندی براساس فرمول ریاضی در قرن پانزدهم به وسیله پی یرودلافرانچسکا نقاش بزرگ رنسانس ایتالیا شروع و لئوناردو داوینچی آن را به تکامل رساند .