کنکور هنر شیراز

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
نویسندگان

۱۳۴۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خلاقیت تصویری» ثبت شده است

Shirazart.blog.ir 

دریافت
حجم: 291 کیلوبایت
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۹:۵۶
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*" خط " دومین عنصر بصری و تجسمی و یکی از عناصر اساسی و بنیادی هنرهای تجسمی می باشد و مهمترین ویژگی آن ،" طول" آن است و دارای عمق و عرض نیست. از دیگر ویژگی های خط آن است که" جهت"  و " حرکت" دارد .( بنابراین طول و جهت و حرکت از مشخصه های خط هستند .) خط حاصل حرکت نقطه و یا به هم پیوستن نقطه هاست .حد فاصل بین دو صفحه نیز ایجاد می کند .همچنین فصل مشترک تاریکی و روشنایی ،خط است .یک خط می تواند فعال باشد و مانند آن است که نیرویی در حال حرکت دارد ،یا می تواند منفعل باشد ،مانند خط بین یک جسم و فضا و یا خط بین یک رنگ با رنگ دیگر.

* در زمینه هنر،خط مهمترین عنصر و تشکیل دهنده ی موضوعات هنری است .از نظر ریاضی، خط حاصل با هم پیوستن نقطه ها و با نتیجه ی حرکت و امتداد نقطه در سطح یا در فضا است .می توان گفت " خط" نقطه ای است که در اثر نیرویی که از یک جهت به آن وارد شده ، ایستایی خود را از دست داده و حالت یک عنصر تصویری فعال را به خود گرفته است .

* خط بر خلاف نقطه که دارای انرژی ثابت و متمرکز است ،دارای انرژی تصویری فعال و متحرک می باشد ،که در یک جهت ادامه دارد و قابل اندازه گیری نیز هست .خط گاهی فعال و متحرک است .مانند مسیر پرتاب یک سنگ و گاهی ساکن و ایستاست و تحرک ندارد .مانند مرز بین دو سطح .خط دارای موقعیت و جهت است .

* خط گاهی حالت مجازی دارد و به چشم دیده نمی شود .مانند فاصله ی بین دو نقطه و گاهی منفی است مانند فضای خالی بین دو سطح ‌.از نظر بصری ،عینیت پدیده ها و واقعیت مثالهای طبیعی ،با خط ارزش تجسمی می یابد. اهمیت خط در طراحی ،همپایه ی ارزش رنگ در نقاشی و صدا در موسیقی است .خط در طراحی برای نشان دادن شکل اجسام به کار می رود .یکی از تعاریف خط در طراحی این است : خط مرز بین سطح ( شکل) و فضاست .به بیان دیگر ،خط پیرامون اشیاء را به نمایش می گذارد .

* خط می تواند ایجاد ارتباط بصری کند و در میان عناصر تجسمی ،مهمترین وسیله برای این کار ( برقراری ارتباط) است.خط می تواند سطحی را که بر روی آن قرار  دارد ،به صورتی تقسیم کند ،که تنشی هماهنگ یا دینامیک ایجاد کند .

* چسبیدن یک خط به لبه ی یک سطح ،به آن حرکت، سرعت و نیرو می بخشد ..همین نتیجه با افزودن عنصر دیگری مانند نقطه ، به خطی که نسبت به صفحه حالت تقارن دارد ،به دست می آید .اما خط در حالت تقارن چیزی جز خصوصیت خود را نشان نمی دهد .یعنی دارای حالت سکون و غیر متحرک و سرشار از وقار و متانت کلاسیک خواهد بود .ولی افزایش عنصری به خط ،آن را به حرکت یا صحبت وا می دارد .خط شریان زندگی مدرن است .خط اغلب بیان کننده ی عواطف و احساسات و نشانگر تفکر و اندیشه و آرمانهای ذهنی هنرمند می باشد. 

* " خط" وسیله ی کار طراح و نیز پایه و اساس هنرهای تجسمی است و طراحی به عنوان یک وسیله ی بیانی ،موجودیت خود را از خط کسب می کند .خط عامل اصلی طراحی و نیز عامل اصلی حجم سازی در معماری و فضاهای مختلف می باشد .در طراحی معماری و فضاهای مسکونی ،طراحی به عنوان عامل اصلی و تعیین کننده مطرح می باشد .در قدیمی ترین آثار تصویری و تجسمی که به دست انسان انجام شده نیز،عامل اصلی تشکیل دهنده ی ایده ها عنصر " خط" بوده است .خط در طراحی برای نشان دادن شکل اجسام به کار می رود .

* شکل و حالت خط در بیان تصویری و مفهوم آن تاثیر دارد .از جمله خط عمودی که دارای حالت ایستایی بوده و فعال و متعادل است و خط افقی ،جلوه ای آرام دارد و بدون حرکت و غیر فعال به نظر می آید .در مورد خط مایل نیز می توان گفت که همان خط عمود است که از حالت سکون و ایستایی خارج شده و متحرک گشته است و یا اینکه خط افقی بوده ،که از حالت آرامش خارج شده و وضعیتی نیرومند و متحرک پیدا کرده است .

* خطوط مایل بی درنگ به صورت حرکت درک می شوند .این پدیده شامل درختان ،خطهای مایل مستقل و خطهای مایلی که لبه یا محورهای شکلها را تشکیل می دهد ،می شود .حرکت مایل با حرکت چرخشی که اساس همه ی حرکتهاست، خویشاوندی دارد.این خط اغلب توسط کسانی که در جستجوی هیجان و شور هستند ،مورد استفاده قرار می گیرد .

* خط منحنی یا مدور ،خطی آرام ،نرم و ملایم است ،که حرکتی روان و لغزنده و سیال دارد و به چشم و اعصاب آرامش می بخشد .خط شکسته و زاویه دار ،حالتی آزار دهنده دارد و القاء کننده ی سختی ،برندگی و خشونت است .این نوع خط فاقد انعطاف و لطف و جاذبه می باشد .پلیدی ،زشتی،فوریت ،ناامنی،تهاجم ،جنبش،فعالیت ،زبری ،حالات بی نظم و منقطع با خط شکسته همخوانی دارد .خط زاویه دار ( زیگزاگ) بیانگر قدرت و تحرک است .

* پایداری ، صلابت ،ارتفاع،بلند نظری،غرور،خودپسندی،ثبات ،تعادل،پایداری و استقامت ،با خط عمودی همخوانی دارد .این خط مظهر نیروی جاذبه و نشان دهنده ی مکان در فضاست .بیشتر عناصر معماری و منظره بر پایه ی خطهای عمودی هستند و حتی فعالیتهای اساسی حرکت معمولی انسان ،در اساس عمودی و افقی هستند .اما خطوط مایل در هنر ،همان شور و هیجانی را که در حرکتی مانند صعود از کوه و یا بالا و پایین رفتن از پله ها و یا بالا و پایین رفتن صدا ایجاد می شود ،پدید می آورد. 

* استراحت ،آسودگی ،اندوه و مرگ ،سکون ،تواضع ،وسعت و غم، با خط افقی تناسب دارد .و نرمش، لطافت ،احساس شادابی ،طراوت ،عشق ،محبت ،لغزندگی و جستجو کنندگی،با خطوط منحنی ارتباط دارد .

* خشونت و سختی، با خطوط ضخیم تناسب دارد .وجود تضاد در ضخامت دو خط هم اندازه ،موجب پیدایش تضاد در انرژی آنها می شود .خط های منظبط و هندسی ،دقت و فنی بودن را می رساند و خط های نرم و آزاد که انتهای مشخصی ندارند ،احساس جستجو کنندگی را ایجاد می کنند .عشق را می توان با خط های منحنی ،شکلهای دورانی، رنگهای گرم و بافتهای نرم و اندازه های مشابه به هم نشان داد.نفرت را که ضد عشق است ،می توان با خط های زاویه دار و شکلهای هندسی و رنگهای تند و بافتهای درشت و زبر و نیز اندازه های نامتشابهنمایش داد .خطی که شروع و پایانی نداشته باشد، خصلتی " آرام" دارد .چنین خطی بیشتر تداعی کننده ی سطح است .مانند دایره و بیضی.

* انسان اغلب کادر را با عمود و افق ارتباط می دهد و اگر کادری نسبت به عمود و افق کج شود،دینامیزم قطرهای آن تغییر می کند و ممکن است ضعیف یا ساکن شود .

* از سه طریق تغییر اندازه و طول خط ها ،تغییر فاصله ی خط ها و تغییر ضخامت آنها ، می توان به ریتم خط کمک کرد و ایجاد حرکت نمود .همچنین می توان سایه روشن را نیز از طریق خطوط به صورتهای زیر ایجاد نمود : از طریق خط های هم اندازه با تغییر فاصله .از طریق خط هایی با ضخامت های مختلف و نیز به وسیله ی تداخل خطوط ( مانند آنچه با قلم فلزی برای ایجاد سایه روشن و به صورت هاشورهای متقاطع ایجاد می شود .) در همه ی موارد بالا می توان از طریق ریتم منظم یا نامنظم خطوط ، ایجاد سایه روشن کرد .ترکیب خط های افقی و عمودی با هم ،از نظر بصری استحکام ویژه ای را القاء می کند .که نشانی نمادین از تجربه ی تعادل انسان و ایستادن او بر سطح زمین است .خطی که بر خط افقی عمود شده باشد ،بیان کننده ی تعادل بین دو عنصر متضاد است .یکی خط افقی که نشانگر آرامش ،گستردگی و خوابیدگی است و دیگری خط عمودی که بیانگر ایستایی و مظهر فشار و قوه ی جاذبه زمین است .دوری و نزدیکی را نیز می توان به وسیله خط و از طریق اندازه ،ضخامت ،ظرافت خط ها به بیننده القاء کرد .یعنی خط نیز مانند نقطه که از طریق نقطه های بزرگ در جلو و نقطه های کوچکتر در عقب ،احساس دوری و نزدیکی ایجاد می کند ،با ضخامت و ظرافت خود ،احساس دوری و نزدیکی را به وجود می آورد .همچنین در یک صفحه ،خطوط پراکنده ای که در یک نقطه از تصویر همدیگر را قطع می کنند ،احساسی از بُعد و فاصله را به وجود می آورند .

* در طراحی ،از نظر کیفیت دو نوع خط وجود دارد : 

۱- خط با حالت یا اکسپرسیو              ۲- خط ساختمانی ( کنستراکتیو) 

* خط با حالت ،نشان دهنده ی حالتهای روحی و عاطفی هنرمند و تابع تصورات و احساس آنی اوست ‌‌‌.ای خط دارای قاطعیت و صراحت است و در ظاهر آن خشونت خاصی به چشم می خورد. خط ساختمانی دارای نظم و انضباط ساختمانی و تابع نظم و قاعده و منطق پیش بینی شده است و بر خلاف خط با حالت ،حساب شده و همراه با دقت است .

* در نقاشی ایرانی ،" خط" وسیله ی اصلی طراحی است.در آثار نقاشان " طبیعت گرا" وجود خط به عنوان پایه ی اصلی طرح ،قابل مشاهده است .در آثار نقاشان امپرسیونیست خط فاقد صراحت است و از ثبات و پایداری برخوردار نمی باشد .در آثار نقاشان اکسپرسیونیسم خط با اغراق و صراحت است و همه ی انرژی بصری خود را به نمایش در می آورد. در آثار نقاشی انتزاعی ،خطوط نمایشگر اشیاء نیستند ،اما نقش آنها در ساختار بصری و هندسی آثار به وضوح مشاهده می شود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۴:۴۴
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

* " نقطه " اولین عنصر بصری و مبداء پیدایش فرم می باشد .در هنرهای تجسمی ،اثر هر چیزی روی صفحه را نقطه می گویند .از نظر ریاضی ،عنصری است که بُعد ندارد و فضا را اشغال نمی کند .نقطه ساده ترین و کوچکترین عنصر بصری است و وجود آن بیانگر مکانی در فضا می باشد .نقطه ساده ترین واحد تقلیل ناپذیر در ارتباطات تصویری به شمار می رود .یک نقطه ی کوچک و واحد ،آن قدر انرژی بصری دارد که بتواند چشم را به خود جلب کند و به عنوان شروع عمل نماید .ویژگی های نقطه عبارتند از : 

۱- اندازه ی نسبتا کوچکی داشته باشد .۲- شکل ساده ای داشته باشد .

* نقطه دارای انرژی است و انرژی آن بسیار متراکم بوده و در درون آن نهفته است .نقطه دارای ارزش نسبی است و بستگی به شرایط و فضایی دارد که در آن مطرح شده باشد. به طور کلی ، نیروی نقطه ها از نظر بصری، به اندازه و موقعیت آنها بستگی دارد .هر نقطه دارای مفهوم و جلوه ی تصویری خاص است .از جمله دارای " ایستایی" و " مرکزیت" می باشد .به ویژه اگر به صورت واحد در سطح یا در فضا مطرح شود .

* هنگامی که نقطه ترسیم می شود ،ناگزیر در محدوده ی مشخصی قرار می گیرد و مسئله ی" تناسب" را پیش می آورد .از برخورد دو یا چند نقطه با هم ،" نقطه ی تاکید" حاصل می شود .بنابراین نقطه به عنوان یک عنصر بصری برای نشان دادن مفهوم " تاکید" مورد استفاده قرار می گیرد .با تکرار نقطه در ترکیب های مختلف مفهوم " ریتم" را می توان شناخت و با " تجمع و تفرق" نقطه ها در یک ترکیب ،مفهوم " انقباض و انبساط " را می توان ایجاد کرد .

* اگر نقطه به تنهایی مطرح شود .ارزش تصویری مستقل و خاص خود را خواهد داشت .ممکن است نقطه در امتداد یک مسیر و یا در یک جهت تکرار شود ،که در آن صورت ،حالت خط را به نمایش خواهد گذاشت .وقتی یک نقطه دراز می شود و بُعد طولی آن، زیاد می گردد، خط پدید می آید .ممکن است نقطه در امتداد یک مسیر و یا در یک جهت تکرار گردد ،که در آن صورت ،حالت خط را به نمایش خواهد گذاشت .با تکرار نقطه ،" حرکت" و در نتیجه " خط" به وجود می آید .نقطه نشان دهنده ی ابتدا و انتهای یک خط است .نقطه اگر در یک جهت حرکت کند ،" خط" و اگر در دو جهت حرکت کند ،" سطح" و اگر در سه جهت حرکت کند ،" حجم" را به وجود می آورد .وقتی دو نقطه در یک امتداد باشند ،سطح را به دو بخش تقسیم می کنند .

*مهمترین نقطه در یک محدوده یا صفحه ،" نقطه ی میانی" یا " نقطه ی تعادل" است ،که آن را " نقطه ی اصلی محدوده " نیز می نامند .نقطه ی تعادل از تقاطع خطوط اصلی محدوده یا کادر به دست می آید ،که نیروهای عمل کننده بر آن، یکدیگر را خنثی می کنند .

* نقطه در قسمت پایین کادر ،احساس سنگینی و تعادل بیشتری خواهد داشت و این احساس وزن و سنگینی به سبب وجود جاذبه ی زمین است .هر چه نقطه به سمت بالای کادر برود ،سبک تر و نامتعادل تر به نظر خواهد رسید .حد فاصل میان این سنگینی و سبکی در کادر را " خط افقی اصلی" تعیین می کند .در زیر خط افقی اصلی ،نقطه به صورت جسم سنگینی به نظر می آید و میل دارد در مکان همیشگی اش یعنی سطح زمین ،آرام بگیرد .در روی خط افقی اصلی نیز ،نقطه هیچ تمایلی به سنگینی یا سبکی نخواهد داشت .

از طریق بزرگ و کوچک کردن نقطه ها و یا دوری و نزدیکی آنها به هم، می توان تجمع و تفرق را به بیننده القا کرد .نقطه های بزرگتر ،احساس تمرکز و نقطه های کوچکتر ،احساس پراکندگی را ایجاد می کنند .همچنین نقاط نزدیک به هم ،احساس " تجمع " و دوری و فاصله ی آنها، احساس " پراکندگی " را در انسان ایجاد می کند .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۲
زهرا جوکار

" کادر" نخستین عامل شکل گیری یک تصویر و معیار مهمی برای ارزیابی روابط بین اجزای تشکیل دهنده ی یک اثر هنری است .کادر محدوده و فضای معینی است که تمام عناصر بصری را در داخل خود جا می دهد و به آنها شکل می بخشد .کادر معیار مهمی برای شناخت ویژگی های هر عنصر بصری است و از این جهت در هنرهای تجسمی دارای اهمیت بسیاری است.کادر یا محدوده رابطه ی مستقیم با ترکیب بندی ( کمپوزیسیون) دارد.

* آثار هنری به طول معمول در کادر مستطیل عمودی یا افقی شکل می گیرند .زیرا مستطیل شکلی متحرک است و حرکت در آن تشدید می شود .در هنرهای تجسمی به ویژه در گرافیک از اشکال هندسی دیگری نیز مانند مربع ،دایره و مثلث برای کادر بهره می گیرند. علائم راهنمایی و رانندگی ،علائم فرودگاهها و بازیهای المپیک ،اغلب بر زمینه ی سه شکل اصلی مربع ،مثلث و دایره طراحی و اجرا می شوند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۹ ، ۱۰:۴۱
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*نامی که هنری راسل هیچکوک تاریخ شناس معماری و فیلیپ راسل معمار برای توصیف معماری پیشرویی که بین سالهای ۱۹۲۰و ۱۹۳۰ در اروپا پدیدار شد ،ابداع کردند .معیار آنان این بود که معماری از درون تا بیرون ساختمان و نمای پیشین آن تاثیر گذار است ،و به جای تلاش برای ایجاد تقارن محوری ،تلاش کردند تا به نوعی نقشه ریزی منطقی دست یابند و تمامی تزئینات اتفاقی را از معماری حذف کنند .

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۰:۳۴
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

* نوعی سبک تزئینی که از دوره ی بازگشت بوربون ها در سال ۱۸۱۵ تا سقوط شارل دهم در سال ۱۸۳۰ در فرانسه رایج بود .این سبک شکل تکامل یافته ی سبک پیشین خود یعنی سبک امپراطوری ناپلئون بود ،و از فرم های مآخوذ از نئوکلاسی سیسم بهره می برد ،با این تفاوت که در آن استفاده از چوب های کم رنگ و رنگ های روشن تر ترجیح داده می شود .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۰:۲۵
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

* برنامه ریزی کنکور هنر همراه با آزمون و جزوه به صورت آنلاین

* برنامه ریزی توسط مدرس و برنامه ریز کنکور و مدرس دانشگاه های هنر شیراز ،زهرا جوکار انجام می شود .

* جهت مشاوره و برنامه ریزی با شماره ۰۹۱۷۰۵۲۲۱۹۲ تماس حاصل فرمائید. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۲
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۹ ، ۲۱:۵۷
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

*در معماری پارسی ،آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمانی بوده است .از چوب بسادگی می شد برای پوشش دهانه هایی از ۲.۵ تا ۳.۵ گز بهره گیری کرد .ولی در معماری تخت جمشید ،دهانه میان دو ستون را تا حدود ۶ گز ( ۶.۴۰ متر ) رسانده اند و این بزرگترین دهانه چوب پوش در جهان آنروز بود .چنین چوبی در خور این دهانه در ایران یافت نمی شد .از این رو آنها چوب های درخت کُنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رسانده اند و آنرا بکار برده اند .نیز پارسیان اتاق هایی می ساختند که دو ستون در میان آن بود و دو تیر چوبی را بر روی هم با کنف می بستند و روی ستونها می گذاشتند .بدین گونه به توانایی باربری تیر می افزودند .در تخت جمشید، تالار هدیش خشایارشا را با بیست ستون ساخته اند که فاصله زیر سری آنها نزدیک به سه گز و دهانه میان دو ستون چهار گز می باشد .در معماری پارسی نوآوری های شگفتی در ساخت آسمانه تخت بکار برده می شد برای نمونه در تیرریزی آسمانه برای اینکه تیرچه ها در دو دهانه کنار هم ،سنگینی بار را بر روی یک تیر باربر نگذارند ،راستای چیدن آنها را تغییر می دادند .بدین گونه سر هر تیرچه بالشتکی به پهنای یک تیر باربر پیدا می کرد و این برای گسترش بار تیرچه بهتر بود. ( در تخت جمشید در برخی جاها مانند آسمانه خزانه آن ( در زیر زمین ) از تاق پالانه با جهازه بهره گیری شده است .گر چه روشن نیست که پالانه چگونه ساخته می شده ،شاید از چوب برای نعل درگاه آن بهره گیری شده باشد .

بنیاد شیوه ی معماری پارسی از همان ساختمانهای ساده که در سرزمینهای غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده برگرفته شده است .اما پدیده تازه ای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی می دهد ،همکاری هنرمندان مختلف از سرزمینهای گوناگون در کار ساختمان سازی است .روشن است که کشوری به بزرگی ایران دوره هخامنشی با ملت های گوناگون مختلفی که زیر سلطه داشته ،این کار را می بایست انجام دهد.داریوش اول ،یکی از پادشاهان این دودمان در کتیبه ای بازمانده در شوش این نکته را چنین می آورد :

* این کاخ را من در شوش ساخته ام، آرایه های آن از راههای دور آورده شد .زمین آن تا جایی کنده شد که به سنگ رسید .هنگامی که کندن زمین که گودی آن در برخی جاها چهل اَرَش ( یکان اندازه گیری درازا است و به اندازه فاصله دست ،از آرنج تا نوک انگشتان دست می گفتند .) و در جاهای دیگر بیست ارش بود به پایان رسید ،پی ریزی شد و کاخ روی آن ساخته شد .آجرها به دست بابلی ها قالب گیری و در آفتاب خشک شد، تیرهای چوب درخت سدر از کوهی بنام لبنان آورده شد و مردم آشور آنها را به بابل آوردند و از بابل ،یونانیها و کاریه ( کرخه) آنها را به شوش آوردند .چوبهای ( در و پنجره) از قندهار یا کرمان آورده شده اند .زر از سارد و باکتریها ( بلخ) وارد و در اینجا ساخته شد .سنگ نفیس لاجورد و عقیق از سغدیان وارد و اینجا ساخته شد .نقره و چوب آبنوس از مصر وارد شد .زینت دیوارها از یونان ،عاج از حبشه و آراگونیا وارد و اینجا ساخته شد .ستونهای سنگی از دهکده ای بنام آبی رادو در ایلام وارد و اینجا ساخته شدند .سنگ تراشان ،یونانی ها و ساردی ها بودند .زرگرهایی که طلاها را ساخته اند مادی ها و مصری ها بودند .مردانی که آجرها را ساختند بابلی ها بودند و آنهایی که دیوارها را آراستند مادی ها و مصریان بودند .

* آنچه مهم است گردهم آمدن هنرمندان مختلف و پدید آوردن شیوه ای متناسب و ایرانی است که در آن عناصر گوناگون بصورت منطقی در کنار هم قرار  می گیرند و این هنر است .البته این کار تنها در تخت جمشید انجام نشده است ،در شوش نیز به همین گونه ،همچون ساختمان های تپه ی نوشیجان ساختمانی را ساخته اند ،گر چه بدلیل گرمای زیاد محل ،آن را با طبیعت اطراف وفق داده اند .

* با وجودی که اوزیر( ساختار) ساختمانهای این روزگار از سنگ بوده است اما از دیوار خشتی نیز برای پنام ( عایق) بهره گیری شده تا جایی که در شوش ،دیوار خشتی به ستبرای ۵ گز ( ۵،۳۳متر) و تنها بصورت اسپر ساخته شده است .در تخت جمشید و پاسارگاد نیز از همین پنامها بهره گیری شده است .همین روش در ساخت تیرپوشهای تخت جمشید و دیگر بناها نیز انجام شده است .درست است که الگو از دیگر جاها گرفته شده است ،اما دهانه ها را تا ده متر پهنا ( از محور تا محور ستونها) رسانده اند و این شیوه ساخت برای اولین بار در معماری جهان آن روز رخ می دهد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۹ ، ۱۲:۴۷
زهرا جوکار

Shirazart.blog.ir 

** تا پیش از کوچ آریاییان به ایران ،تیره ها و ملت هایی نه چندان شناخته شده در ایران زندگی می کردند که معماری پیشرفته ای داشتند .تپه زاغه یکی از مراکز اولیه ی استقرار در ایران است .این مکان در دشت قزوین قرار دارد و آثار مهمی از اواخر هزاره ی هشتم تا اواسط هزاره ی پنجم پیش از میلاد در آن بدست آمده است.آنچه که در زاغه بوسیله ی باستان شناسان بزرگ ایرانی یافته شده است و به جهان تاریخ هنر معرفی شده ،در نوع خود یکی از قدیمی ترین مراکز استقرار با ویژگی های مهم معماری و هنری است .در بیشتر نوشته های تاریخی ،بخصوص تاریخ معماری و هنر ،به دو مرکز در منطقه خاورمیانه به عنوان نخستین مکانهای استقرار مردم متمدن اشاره می شود : چتل هویوک در ترکیه کنونی و اریحا در اردن .از ویژگی های معماری این دو مکان ،بافت متراکم مجموعه ،ترکیب انواع خانه ها و ساخت معابد می باشد .همانگونه که در ادامه خواهیم دید هر سه ویژگی بخوبی در زاغه دیده می شود .در مجموعه ی زاغه حدود ۲۱ خانه بدست آمده است .انتخاب جهت این خانه ها که بیشتر نقشه ای چهار گوش دارند بسیار موضوع مهمی می باشد .جهت طولی این خانه های مستطیل شکل در نقشه ،شمال شرقی به جنوب غربی و یا بالعکس می باشد .انتخاب این جهت با توجه به جهت بادهای دائمی راز و مه دشت قزوین بوده در اینجا عرض خانه ها در مقابل بادها قرار می گرفته است که دارای سطح کمتری بوده اند .این جهت مانع نفوذ بادهای یاد شده ( باد راز باد گرم کویری و باد مه باد سرد ) می شد .از میان بقایای ۲۱ خانه مسکونی که در بافت روستا مشخص گردید ،فقط یک خانه با ورودی غربی یافت شد .در مقابل در ورودی و برای احتراز از نفوذ باد سرد مه یک بادشکن چینه ای ساخته شده بود .هر چند که خانه های زاغه ترکیب مشابه میانسرا ( حیاط) و فضاهای ساخته شده اطراف آنرا دارند .اما باستان شناسان انواع گونه های خانه را در ابن بافت مشخص کرده اند .فضای باز این خانه ها به منزله ی میانسرا استفاده می شده است و فضاهای سر پوشیده شامل اتاق اصلی ،انبار و آشپزخانه می شده است .گونه های بدست آمده به شرح زیر می باشد : 

    ۱- خانه هایی با بیش از یک محوطه ی روباز که متعلق به خانوارهای با پایه ی اقتصاد دامداری بوده است .

    ۲- خانه هایی با بیش از یک واحد مسقف برای خانوارهایی که با پایه ی اقتصادی دامداری بوده اند .

     ۳- خانه های دارای فضاهای مسکونی ،دامی و انبار کشاورزی برای خانوارهایی با پایه ی اقتصاد دامداری و کشاورزی 

     ۴- خانه هایی کوچک با یک اتاق نشیمن و یک انباری کوچک و حیاط برای خانوارهایی که از طریق کار کردن برای سایر گروه ها امرار معاش می کرده اند. بنایان زاغه گِل را که فراوان ترین و قابل دسترسی ترین مصالح ساختمانی بوده به صورت چینه و خشت خام به کار می بردند ،ماده چسباننده ی خشت ها و چینه ها را مواد گیاهی نظیر کاه و سبزی خرد شده که گاهی با شن مخلوط بودند تشکیل می داد .خشت ها را دراز و باریک و با دست و بدون استفاده از قالب خشت زنی می ساختند . دیوارهای جدا کننده را به شکل چینه می ساختند ،پوشش ( یا اسمانه) متکی به دیوارهای چینه ای می شد .سطح دیوارها و کف قسمتهای آسمانه با لایه ی نازکی از کاهگل اندود می شد .در برخی موارد روی اندود سطح دیوارها با رنگ تزئین می شد .نقوش تزئینی دیوارها هندسی شکل و به رنگهای قرمز و سفید و سیاه و زرد بوده اند .بافت و شبکه ی معماری مکشوفه در تپه زاغه یکی از نمونه های کم نظیری است که در فعالیتهای باستانشناسی تا کنون آشکار شده است .در بقایای معماری تپه زاغه که معرف یک مجتمع کشاورزی و صنعتی نسبتا پیشرفته ای با ضوابط و عناصر فرهنگی خاصی است واحد بزرگ ساختمان منقوش منحصر بفرد می باشد .ساختمان معبد منقوش به شکل هندسی ساخته نشده و ابعاد کاملا مشخص و یکنواختی ندارد .در داخل ساختمان سکوهایی در نقاط مختلف آن ساخته شده است .این ساختمان احتمالا برای مراسم خاصی که با طرز عقاید و مذهب، حکومت و زندگانی اجتماعی آنها ارتباط داشت ،مانند معبد ،مرکز اجتماع و یا محل مشورت و داد و ستد مورد استفاده قرار می گرفت .در داخل معبد تعداد نه سکو قرار دارد.همچنین تقریبا در وسط معبد و بر روی کف زمین محل بزرگی برای بر افروختن آتش ساخته شده بود .این محوطه به صورت دایره ی بزرگی ساخته شده است .در گوشه ی شمال غربی معبد اجاقی کاملا منظم ساخته شده است .این اجاق احتمالا برای کباب کردن گوشت حیوانات مورد استفاده قرار می گرفته است .این ساختمان به وضع خاصی تزئین شده است .نقاشی و تزئینات که تا کنون در سطح دیوار آشکار شده از دو رنگ مشکی و سفید تشکیل شده است که بر روی زمینه ی کل اخرینمایش و زیبایی خاصی دارد .بر بدنه ی شرقی ساختمان یک نوار تزئینی پهن در سر تا سر دیوار ادامه داشت .حاشیه ی تزئینی به صورت نوار کنگره داری تنظیم شده بود.برای تزئینات بیشتر ،علاوه بر رنگ آمیزی در دیوارهای معبد ، سر بز کوهی نیز روی دیوار کار گذاشته شده بود .اینها فقط جنبه ی تزئینی نداشته  و احتمالا با عقاید خاص مذهبی این اقوام رابطه داشته است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۹ ، ۱۴:۵۲
زهرا جوکار