Shirazart.blog.ir دریافت
حجم: 74.8 کیلوبایتهمانطور که پیشتر دیدیم شاخصه هنر بعد از جنگ جهانی ، در آمریکا و سایر نقاط جهان ، رویگردانی از مدرنیسم آبستره می باشد ." وبر" ( weber) ," هارتلی " (Hartley)، " جوزف" ( Joseph) ،" استلا" (Stella)، " بورچفایلد" (Burchfield)هنر آبستره را کنار می گذارند ." آرتور دوو" ( A. Dove)تنها هنرمندی است که به آبستره وفادار باقی می ماند .در جریان سالهای بیست ، انواع فرمهای متعدد فیگوراسیون رئالیستی و اکسپرسیونیستی بر حیات هنر آمریکا سایه می گسترانند.
" پرسیزیونیسم" (Precisionisme) حاصل تلفیق ذوق هنری - سنتی آمریکایی ها به نقاشی دقیق تصاویر و دغدغه خاطر آنها برای آفرینش هنری پردازش یافته و ملهم از کوبیسم ، اولین سبکی است که در این دوره در آمریکا متولد می شود .در میان هنرمندانی که در قالب این نهضت کار می کنند " چارلز دوموت " (Ch.Demuth)و " چارلز شیلر" ( Ch.sheeler) از همه برجسته تر و شناخته شده تر می باشند .چشم اندرزهای شهری و صنعتی موضوع اصلی و توجیهی تابلوهای " شیلر" هستند .از جمله دیگر اعضای این نهضت می توان به " نیل اسپینسر "(Niles Spencer)، " رالستون کر او فورد" (R.Crawford) ، و تا حدودی " ژرژیا اوکی فی" ( G.Okeefee) اشاره کرد.
" اوکی فی" را به خاطر کمپوزیسیون هایی که از نیویورک ترسیم می کند می توان تا حدودی در شمار اعضای این نهضت قرار داد ، ولی بعدها بادورسازی های بسیار آبستره و شاعرانه ای که از روی چشم اندازها مناطق غربی انجام می دهد ، قالب کار نهضت فاصله می گیرد.این دوره از هنر آمریکا را می توان دوره خودبازیابی ملی هنر آمریکا دانست ." موزه هنر مدرن نیویورک" ( Moma)که در سال ۱۹۲۹ ، گشایش می یابد در نظر دارد جای وسیعی را در اختیار آثار این دوره هنری آمریکا قرار دهد و همچنین " موزه ویتنی" ( Musee Whitney) که در سال ۱۹۳۱ افتتاح می شود کاملاً به هنر این دوره تعلق دارد .ویژگی استقلال در هنر آمریکا ، طی سالهای سی ، و در کنار دو گرایش " رئالیسم اجتماعی " ورژیونالیسم (regionalisme)نهادینه می شود .در گرایش اول با مشارکت هنرمندانی چون " پیتر بلوم" (P.Blume)، " بن شان" (B.Shahn)، " رژینالد مارش" (R.Marsh)و " جک لوین" ( J.Levine)، اندیشه " اشکان اسکول" (Ashcan School)، در قالب سبکی که در آن برتری با اکسپرسیونیسم می باشد ، دیده می شود .همچنین با حضور " ادوارد هاپر " (E.Hopper) و " چارلز بورفایلد) سبکی بسیار کلاسیک تر نیز در این گرایش شکل می گیرد .امروزه از " هاپر" ، شخصیت برتر در رئالیسم آمریکایی ، به عنوان یکی از بزرگترین نقاشان قرن بیستم یاد می کنند . در ترسیم صحنه هایی که او از شهر ها و روستاهای آمریکا نقاشی می کند ، هیچ هنرمندی با او برابری نمی کند .
در ورای صحنه های تابلوهای او احساسات عمیقی نهفته است که پرده ای از سردی ظاهری بر روی آن کشیده شده است .تابلوی (Nighthawks) ،در (۱۹۴۲) او از شهرت بالایی برخوردار است .
گرایش دوم یعنی " رژیونالیسم" بسیار به گرایش " رئالیسم اجتماعی " نزدیک می باشد و تنها به واسطه ویژگی " سادگی " و شهرستانی بودن آن است که از گرایش اول متمایز می شود ." توماس هارت- بنتن" ( Th.Hart Benton) و " گرانت وود" (G.Wood) نمایندگان اصلی این گرایش هستند .این سبک بسیار فیگوراتیو در میان مردم آمریکا بسیار محبوب بوده و همچنان نیز این ویژگی خود را حفظ کرده است .تابلوی " گوتیک آمریکا" ( ۱۹۳۰)، اثر " وود"
* گرایش به رئالیسم دوران پس از جنگ ، علاوه بر کشورهای فرانسه ، آلمان و آمریکا در کشورهای دیگر نیز تجلی پیدا می کند .در این فصل به گرایشاتی خواهیم پرداخت که اکسپرسیونیست تر ، " مدرن " تر و در تقسیم بندی های بعدی آکادمیک تر می باشند ، به علاوه در همین راستا چگونگی توسعه و گسترش این گرایشات در فاصله زمانی میان دو جنگ را نیز مورد بررسی قرار خواهیم داد .در دوره بعد از جنگ در کشورهای بلژیک و هلند جریان اکسپرسیونیستی بسیار دقیقی به وجود می آید که هنرمندان بلژیکی چون " کنستانت پر میک" ، " " گوستاو دو اسمیت" و " وان دون برگ " که قبلاً از اعضای مدرسه " لیتهم" بوده اند در آن شرکت دارند .همچنین هنرمندانی از هلند ، چون " جان اسلویترز " (Han sluyters)," جون تورن - پریکر " ( J.Thorn prikker) و " برام وان ولد " ( Bram van velde)که در دوره بعد از جنگ به عنوان نقاشی اکسپرسیونیست آبستره بر جسته شناخته می شود .به کوشش برخی از هنرمندان ، از جمله مهمترین آنها ، " رائول هینکز" ( R.Hynckes)، " پیک کوچ" (P.koch) "چارلی تورپ" ( Ch.Toorop) از هلند و " جوز آلبرت" ( J.Albert) از بلژیک که " نئورئالیست" نامیده می شوند ، در طول سالهای سی راه " ابژکتیویته نوین" آلمان در این کشورها تداوم می یابد .
این گرایش جالب توجه در اسکاندیناوی با " جورج جکوبسن" ( G.jacobsen) و " هیلدینگ لینکویست" (H.linnquist)؛در لهستان با " وایتکایوند" (Witkiewicz) و" برونو شولز" ، در چکسلواکی با " گاتفراند" (Guttfreund) مجسه ساز ظهور پیدا می کند .بدون شک ، کشورها و هنرمندان بسیار دیگری نیز وجود دارند که در قالب این سبکهای رئالیست و اکسپرسیونیست کار می کرده اند و امروز بعد از دهها سال فراموشی باید برای شناخت آن تلاش نمود .
سالهای بیست در انگلستان ، اصولا دوره ای بی محتوا می باشد چرا که به دنبال شکست " ورتیسیسم" (Vorticisme) مجدداً شیوه محافظه کاری در انگلستان رواج پیدا می کند .
با این وجود ، اندیشه " ابژکتیویته نوین" را می توان نزد تعدادی از هنرمندان دید : " استانلی اسپنسر " ، " ادوارد بورا "،" ویلیام رابرتز" و " ماتو اسمیت " که متاثر از فوویسم می باشد . در جریان سالهای سی ، و در راستای آثار " پل ناشی " ، پایه گذار گروه " وحدت یگانه " ( Unitone) ," ادوار ویدس ورث" ( E.wads worth) "گراهام ساترلند" (G.Sutherland) و" جان پیپر" (J.Piper)گرایش دیگری نیز ظهور پیدا کرد ." " ناش" به دلیل برخورداری از سبکی بسیار برجسته ، شاعرانه ، زیبا و روان نسبت به سایرین جایگاه ممتازتری دارد .
Shirazart.blog.ir دریافت
حجم: 24.6 مگابایت